به دست ارایشگر اعتقاد دارین میگن سبکه یا سنگین
من دوس نداشتم اعتقاد داشته باشم میگفتم الکیه
ولی هربار میرفتم ارایشگاه سر کوچمون خانم بدی ام بنظر نمیرسیدا یکم موذی اب زیرکاه بود مثلا ماشین گرفته بود شوهرش هی استوری میکرد تو چشم مردم
ولی هربار میومدم خونه دعوا حالم بد میشد یبار مامانمو بردم اونم اومد خونه همونجور عصبی تا دوروز بیحال بود