من امشب خیلی گرسنم بود خواستم یک چیزی سرخ کنم بخورم
ساعت دو شب اومد داخل آشپزخونه داد و بیداد کرد
و من هل داد که خوردم به میز و قسمت پیشونیم خورد به میز و الان خون اومده سر گیجه دارم و الان داره آرزوی مرگ میکنه واسم
فقط بخاطر یه شام؟؟؟🥺
به عنوان یه مادر دارم میگم
خواب ندیدی احیانا؟
من هر روز بشقاب به دست میدوم دنبال بچه هام یه لقمه غذا بخورن
بهترین سهم غذا رو واسه بچه هام میذارم
خودم اخر سر میخورم وقتی حسابی شکمشون سیر شده
امکان نداره یه مادر واسه غذا خوردن بچه اش ناراحت بشه
دلیلش چی بوده خب
الهی بمیرم خب برو الان به پیشونیت برس و اینکه شاید این موقع سرو صدا کردی خوابش بهم خورده نفهمیده چی کار کرده الانم از سر دلسوزی داره غر میزنه ک تقصیر خودت بوده
اگه معمولا شبا این موقع گرسنت میشه هر شب یچیزی آماده کن و بزار کنار
عزیزم اگه زیاد تو سایت باشی و حرف کسایی ک از مادرشون گله دارن بشنوی شاخت درمیاد همچین مادرایی وجود دارن یکی دوتا نه ها من هر وقت میام سایت یه مورد میبینم و دلم میگیره واسه بچه هایی ک تنها پناهشون مادره و این طوری باهاشون رفتار میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
