من برای رفتگرا احترام خیلی زیادی قایلم اینم یه شغل هست که کم درامدم نیست اما یکی از همکارا پرسید پدرت خدابیامرز کجا کشغول بود گفتم بازنشسته شهرداری بود بعد خندید گفت عههه رفتگر بودن پس چطوری پولدار شدین اینقدر یعنی اونقدر بیسواد و داغون بود مثلبچه ها که یه مجموعه روفقط به چیزی که خودشون میشناسن تعمیم میدن درصورتی پدر من تو اداره معاونت یکی از بخشای شهرداری بود
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
شاید منظوری نداشته شما زیاد عصبی شدی... اگه خودت برای رفتگر ارزش قاعلی عصبانی شدن نداره عزیزم اصلا ف ...
وای خدایا چرا احساساتی نظر میدین ؟ خداییش تو الان لیسانس باشی بعد یکی بیاد بگه واای تو سیکلم نداری ناراحت نمیشی ؟ خب تو مهاونت رفتن هوش و تلاش زیادی میخواد
میگفتی سطح سواد و شعورت در همین حده دیگه کاریش نمیشه کرد یکم مطالعه داشته باش
دقیقا مثل اینه که یکی بگه وزارت معدن کار میکنم بعد بگن عهه معدن کاری پس درصورتی کلی اونجا سمت و کارمند و کارگر داره نشون میده سواد نداره و با سیستم شهری اشنا نیست صرفا رفته دانشگاه ازاد مدرکی گرفته
وای چشم سمی و تاکسیک فاصله بگیر عین چی ازت حسودی میکنه من ادعایی ندارم ولی تو شناخت آدما خیلی قوی عم ...
من کلا اونجا باکسی رابطه ندارم یعنی اونا با من ارتباط نمیگیرن واقعا ادم سمی هست ازش متنفرم جلو دیگران خوب خودشو نشون میده تو خلوت بهم متلک میندازه ادم خبیثیه
میگفتی حالا گیرم پدر من رفتگر پولداری من چقدر سوزوندت؟؟
اخه واقعاا تعجب کردم اینقدر احمق و اینقدر خنگ که فکر کرد همه تو شهرداری فقط رفتگر هستن … بعدم اینو گفت خندید یهو رفت بکی دیگه رو صدا کرد نذاشت جوابشو بدم
اخه واقعاا تعجب کردم اینقدر احمق و اینقدر خنگ که فکر کرد همه تو شهرداری فقط رفتگر هستن … بعدم اینو گ ...
اگر هرروز میبینیش ایندفه ک دیدی خیلی خونسرد که مشغول ی کار دیگه ای هستی یهو بهش بگو چقدر بینیت بزرگتر شده خیلی نمک میخوری حس میکنم بین بافت پوستت اب افتاده
حسود بدبخته .خواسته بسوزونت .حتما تو چشمی .با خنده چیزی گفته بسوزی .دیگه پیشش نرو .ازش فاصله بگیر .و ...
ای بابا عزیزم کجای کاری من اینقدر افسرده هستم اصلا نمیتونم با کسی ارتباط بگیرم همش دستو پاهام سر کار میلرزه از فشار عصبی و افکار بدبختیای زندگیم دقیقا قبلاهم تو جمع حرف عمل دماغ بود یهومنومثال زد گفت اینم عمل کرده دماغشوولی یجوری که کسی نفهمه … درصورتی من اصلا باهاش صمیمیتی ندارم
اگر هرروز میبینیش ایندفه ک دیدی خیلی خونسرد که مشغول ی کار دیگه ای هستی یهو بهش بگو چقدر بینیت بزرگت ...
عزیزم من اینقدر بدبخت وتو سری خور هستم اگر عرضه اینکارارو داشتم این بلاها سرم نمیومد بخدا امروز حالم بد بود گفتم دودقیقه توجمع بشینم حالو هوام عوض شه رید توش ببین شاید درک نکنی ولی احساس میکنم کلا قدرت تکلمموارتباط گیریمواز دست دادم بعد اینکه داغ بچم به دلمموند کلا روانی شدم