من کارم تو رستورانه
و اونجا همه پرسنل دختر و پسرای جوون و همسن سال هستیم
بعد همه پسرا اونجا رو بقیه دخترا کراش دارن یعنی همشون یکی رو دارن که خوششون میاد ازش درحالیکه باهم تو رابطه نیستن اما باهم میگن میخندن پسرا براشون خوراکی میخرن
اما من اونجا تنهای تنهام مثل همیشه نه کسی از من خوشش میاد نه هیچی
هرچی به دلیلش فکر میکنم نمیفهمم چرا همیشه اینجوریه
از لحاظ ظاهری بخام بگم تنها ایرادی که دارم پوست سبزه و جوش دارمه
از لحاظ اخلاقی خیلی خیلی آرومم و همه میگن همیشه یه غمی تو چشاته
نمیتونم مثل بقیه دخترا بگم بخندم برقصم
بقیه دخترا لباس های مختلف میپوشن آرایش میکنن میرقصن اما من همیشه یه گوشه ایستادم و به اونا نگاه میکنم
انگار غم لعنتی منو ول نمیکنه
بعد امروز همکارم باورش نمشد من18 سالمه گفت فکر میکردم 30 ب بالایی
خیلی ناراحتم که هیچکس دوسم نداره همیشه انقد ساکت و ارومم بود نبودم برا کسی مهم نیست