مادر نداره داشتم صد درصد حقو چشم بسته به مادر خودش میداد اینقدر که بی درکه چشم روی حقایق میبنده
من بدش رو نمیگم ، تازه میگم ن بابا مامانت منظوری نداشت ، چون میدونم شوهرم از ته دل میدونه مقصر مامانشه
اوایل موضع می‌گرفت بعد فهمید راس میگم سکوت میکرد الانم میگم ب شوخی اونم میخنده اما مشخصه دوس نداره
اره میگم مادرت دلش برای تو نمسوزه و فقط از تو می‌کنه
😐
یه جور صبحونه میگی که انگار چیه نون پنیر رو ور میدارم میخورم دیگه
ناهار و شام با منه
امروز ناهار یتیمچه شام قرمه سبزی گذاشتم
ظرف ها رم من میشورم
از وقتی اومدم یدونه شام نذاشته
یدونه خونشو جارو نکشیده
فقط چون از خواب دیر پاشدم
میگه چرا دیر پا نمییشی
انتظار داره ساعت ۶ بر پا بزنم
چرا شوهرت خونه ی جدا نگرفته؟
این جوری هم شما اذیت میشی هم مادرش
کاش زودتر خونه جدا بگیرید
اگر از دست مادر شوهرت ناراحت شدی آخر شب با همسرت درد ودل کن وبهش بگو
اما به مادرش اصلا وهیچ وقت بی احترامی نکن
بخصوص اینکه داری تو خونه اش زندگی میکنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
