دختره تو 14 سالگی شوهر کرده تو 18 سالگی دو تا بچه داره هر شبم بغل شوهرش میخوابه ، بعد میگه خاک تو سرت کنم شوهر چیه ، بچه چیه ، رفتن حالش رو بردن بعد ما رو نصیحت میکنن شوهر نکنی هیچوقت
میگن وای نه تو خونه شوهرم نریدن برات و اینا، دروغ میگن اگه انقدر بده برن طلاق بگیرن، حس دوست داشته شدن توسط جنس مخالف رابطه، مادری و اینا رو نمیشه با درس و کار پر کرد، اتفاقا یه تراپیستی میگفت پشت این دخترایی که انقدر شعار میدن نه از رابطه فرارین تو اتاق درمان از تنهایی میگن از خلع میگن
یکی میگه تو خونه شوهر کو ن بچه میشورن خب چه ایرادی داره ادم به نظافت بچش برسه مشکل اینجاست که انسان زیادی داره خودشو خاص و متمدن میبینه گاها به غرایزمون هم صفایی بدیم بد نیست
با اولین موردی که برات پیدا شد ازدواج کن
بعدا دنبال شرایط الانت میگردی
شغلت چیه
خب الان تو هم مدیون میشی چون داری مطلق حرف میزنی
یکی به هوای حرف تو فکر کنه باید بعد دیپلم سریع شوهر کنه ده سال دیگه میاد نفرین میکنه میگه لعنت به من که زود ازدواج کردم یا ارزش درس و استقلال رو ندونستم کاش می‌چسبیدم به درسم
حس میکنم شما فقط نکات منفی زندگیتو میبینی
الان امار مجردها بالاست خیلیا تنهان ازدواج کم شده بین همون ازدواج های باقی مانده هم ۸۰ درصد ازدواج بده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
