مادرمم مدام از اون دفاع میکنه اصلا نمیدونه چی فقط از اون دفاع میکنه چشم بسته ، دوماهه من خونه نبودم تخت و اتاق و زندگیم دست این بوده دختر بزرگ ها برداشته گند زده به تخت انقدر کثیف کرده من اصلا نمیدونم چی مالیده ابن تخت به این روز افتاده ، برداشته معذرت میخوام عن دماغشو مالیده به گوشه های تخت ، اتاق رو شروع کرده ی جارو نکشیده کل زندگی رو بهم ریخته الان عصبانی شدم مادرش به من میگه تو چرا همیشه عصبانی ای؟ بهش یاد میده منو کتک بزنه اخه زن تو عقل داری؟؟
الان بهش گفتم تمیز کن برداشت تمیز کردن دستمالشو پرت کرد رو زمین واقعا سلیطه و بیشعوره