میتونم قید خودمو بزنم از غذا و لباس  بیفتم ولی میگم انصراف بدم تا کار جدید برم .نکنه نتونم برای بچه ام  غذا و لباس تامین کنم . نکنه بدبخت بشم و بی پولی بکشم . شوهرم نمیره سرکار . هی بهونه میاره من کار حمالی نمیکنم . یک ساله خونه نشسته . امروز گفتم برو سرکار . رفته ب بنگاه املاک گفته بیاد شاگرد بشینه اونجا . دنبال همچین کارایی هست . ولی من گفتم تو الان پسرنوجون نیسی بری شاگردی کنی دوزار پول دستت بیاد . مسیولیت زندگی رو کلا میخوام بدم ب تو من دیگه نمیرم سرکار . میگه نرو خب . 
اصلا منطقی حرف نمیزنه وقتی کار نمیکنه من با چ جرئتی انصراف بدم اخه . استرس و فکر و خیال زیاد داره نابودم میکنه. من خودم نمیتونم بی پولی تحمل کنم اونقدر جنم دارم حاضرم برم کارگری کنم ولی بی پولی نکشم . ای خدااا خیلی تحت فشارم واقعا دارم کم میارم . هیچ کسی ام پشتم نیس حمایتم کنه