سر اینکه مسافرت بودی مادرشم پاشد با اتوبوس اومد و همش صندلی جلو بود و منو بخاطر اینکه پدر مادرمنم بودن نقره داغ کرد و کلا همش دعوا بود و برگشتیم منو زد و مادرش اومد بالا دید
الان تقریبا با هم حرف میزنیم چون میخایم از خونه مادرشوهرم جابجا بشیم ولی من دلم خیلی کینه توشه دلم میخاد ازش یه روز جدا شم یه روزی ک تواناییشو داشتم