داشتمبا دخترخالم و همچنین میشه گفت رفیقمم هست
صحبت میکردم یه مشکل خانوادگیم پیش اومده جدیدا که دخترخالمم میدونه
بعد قرار بود بریم یه مجلسی که ما بهش میگیم رخت کنون
داشتیم راجب لباس حرف میزدیم من ازدواج کردم ولی اون نه اون از من چندسالیم بزرگتره
من لباسی انتخاب کرده بودم مشکی بود یهو گفت اینو بزار حرف بیوه شدی بپوش😕بی اهمیت کردم باز گفت هروقت شوهرت مرد اینو بپوش
واقعا اصلا شوهرم من هیچی چطور دلش میاد به جوون مردم اینقد عادی بگههروقت مرد؟
منم بهش گفتمراجب شوهرم اینطوری حرف نزن فکر کرد دارم شوخی میکنم دیگه کلا پیامشو جواب ندادم
خیلی ناراحتم ازش خیر سرم دوستم بود
باز چند روز پیش داشتیمراجب شنیون عروسیم حرف میزدیم من عقدم یهو گفت اگر تا اونموقع زنده بودی نکشته بودنت اره😐
بنظرتون حسادت میکنه؟ یا بهم میگه چاق بااینکه میدونه مشکل دارم قرص میخورم چاقم نیستم وزنم از قبل رفته بالا اون سریمکنایه میزد ادم چاق لباس تور نمیپوشه ک
همش میگه عقدتو اخرش بهم میزنن
یبارم میگفت فکر کنم بختتو بستن چون دوساله عقد موندی😐😐
واقعا ازش فاصله میگیرمبهش پیام نمیدم باز میاد خودش پیام میده خسته شدم