2777
2789
عنوان

بی حیایی و بی آبرویی

| مشاهده متن کامل بحث + 242 بازدید | 29 پست

چون ملتی هستیم که تا شورشو درنیاریم ولکن نیستیم یا باید از اینور بوم بیفتیم یا از اونور

حد وسط وجود نداره

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

داریم میرسیم به جاییکه بگیم:  خداوند بی دلیل نگفته حجاب و حیا و عفت داشته باشید،  بی دلیل نگفته مراقب چشمهاتون و حریمها(محرم و نامحرمی)  باشید.. 

تازه اگر یه ذره عاقل و با انصاف باشیم بهش میرسیم و الا که تا اخر رو جهل خودمون پافشاری میکنیم تا اون دنیا بیدارمون کنن.... هعییییی

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

داریم میرسیم به جاییکه بگیم: خداوند بی دلیل نگفته حجاب و حیا و عفت داشته باشید، بی دلیل نگفته مراق ...

همه اینا دلیل داشته

الان زندگیا از هم میپاشه حداقل 10 سال پیش نسبت به الان کمتر بود

منکه اصلا دلم نمیخواد بیام بیرون خیلی وقته حس میکنم ی جای دیگه ام یا اونا از ی جای دیگه اومدن

فکر کنم کم کم ماها داریم ویریم تو اقلیت

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
افتخارم میکنن اخه به بی حیایی

هه اخه میدونی روشنفکرن

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
هه اخه میدونی روشنفکرن

ولی جدا از شوخی یادمه یه بار یه تاپیکی دیدم که موضوعش روشنفکرانه ترین حرکت اطرافیانتون بود

نود و نه درصد کامنتا به دوس پسر و روابط ازاد و اینا مربوط میشد

وقتی ملاکای روشنفکربمون اینجور چیزاست انتظار بهتر از اینم نمیشه داشت

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

فرهنگ غرب، میخواد زن مسلمان بره به سمت برهنگی، که بتونن بر اون جامعه حکم رانی کنن


فیلم مصاحبه با پروفسور مایکل جونز دیدم جالب بود، متنش رو براتون گذاشتم


مصاحبه گر: فکر می کنید اگر جامعه ایرانی حجاب رو کنار بگذارند، زنان آزاد میشن و همه چیز بهتر میشه؟ به نظر شما بهتر میشه

جواب پروفسور مایکل جونز: نه اونا مانند غرب به پایان میرسن، چرا حس میکنید باید اتفاق متفاوتی بیوفته، من سعی میکنم خانم های ایرانی رو خطاب کنم، برداشتن حجابشون یک اقدام انقلابیه و این همون چیزی که خانمی که مسئول عملیات سازمان سیا میخواد، اسمش علی نژاده، او سرش بزرگه و موهای فر داره، ولی صدای این خانم، صدای سیا هست، و سیا میگه خانم ها حجاب خودتون رو بردارید، و خوشحال بشید و به مردم شاد غرب نگاه کنید،

خوب من میگم بیاید به مردم غرب نگاه کنیم، به زنانی که این راه رو رفتن نگاه کنیم، و بپرسیم ایا اصلا خوشحال اند؟!

خانم ها در ایران یک قدم به عقب برگردید، چون من از اینده میام و به شما می‌گویم، اگر حجاب را بردارید، درگیر کودتای سیا میشید، که مصمم به ویرانی کشور شماست... 




کی به خودمون میایم و از این خواب و سراب آزادی بیدار میشیم؟! 

غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
فکر کنم کم کم ماها داریم ویریم تو اقلیت

نشانه اخر زمانه کم کم دینمونم پنهان میکنیم و کلا خونه نشین میشیم چون امنیتی نیست 

الهی همینا که لجن بازی درمیارن و توقع امنیت هم دارن خودشون گرفتار بشن منکه دلمم واسشون نمیسوزه چون خودشون لش بازی در اوردن مردهام دنبال سوژه ولی کو کسی که بفهمه بعد کم کم همه تو خطر میوفتن حتی با حجابها 

همون خوی حیوانی

نشانه اخر زمانه کم کم دینمونم پنهان میکنیم و کلا خونه نشین میشیم چون امنیتی نیست الهی همینا که لجن ب ...

💔💔

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
فرهنگ غرب، میخواد زن مسلمان بره به سمت برهنگی، که بتونن بر اون جامعه حکم رانی کننفیلم مصاحبه با پروف ...

خیلی ممنون عزیزم

کیه که گوش کنه کو گوش شنوا هر کسی هم بگه به طرف انگ عقب ماندگی و املی میچسبونن

بخدا حسرت چند سال پیش رو میخورم که حداقل بودند آدمای نجیب پاک با حیا افسوس 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز