دوستم دوستی که واقعا واقعا فکر میکردم هرچی ام باشه تو دلش هیچی نیست قلبش پاکه تو تاپیک قبلی گفتم توی دانشگاه یه پسره زوم کرده رو من که ازت خوشم میاد و فلان هعی مزه میریزه از این پسر دلقکاس هزاربار دیدم با هزاران دختر دیگه هم همین کارو میکنه من همش بهش بی محلی میکردم و جوابش و نمیدادم دیروز جوابش و دادم منظورم از جواب اینه که گفتم چقدر تو بیکاری و برو بابا از این حرفا خلاصه دوستم همش میگه این پسره داره مسخره ات میکنه دستت میندازه و شروع میکنه خندیدن بهش گفتم حرفت ناراحتم کرد میگه بده مگه دارم حقیقت و بهت میگم اوکی من قبول دارم داره دستم میندازه ولی چرا میگه بهم یا میگه دیدی چقدر به من احترام میزاره پسره رو میگه میبینی چقدر با من محترمانه رفتار میکنه تو از بس باهاش حرف زدی و رو دادی داره مسخره ات میکنه خلاصه قلبم داره از جاش کنده میشه از طرفی حوصله اون دلقک بی مزه رو ندارم از طرفی باورم نمیشه آدمی که خیلی روش حساب باز کرده بودم داره خوردم میکنه من این دوستم و خیلی خیلی دوستش داشتم نگید قطع ارتباط الان موقعیت قطع ارتباط ندارم شرایط جوری نیست که بشه قطع ارتباط کنم
چیکار کنم با جفتشون؟
از صبح تاحالا قلبم داره میاد تو دهنم بغض داره خفه ام میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.