بعد گفتم چی شده گفت من میخاستم نمابنده بشم خانم گفت که فلانی باشه بچه ها گفتن چرا اون نوبت  مانیاخانم گفت چون اون خیلی خوبه  اینم حرص کرده بود چرا مگه من بدم خلاصه منم پیام دادم گفتم بهتر بین بچه ها فرق نزارید  اینجوری حس حسادت تو وجودشون پرورش میدید  گفت که دخترت ارومه نمیتونست از بقیه سوال بپرسه گفتم خو میزاشتیش کمک دست این نماینده توکه دوتا نماینده داری