2777
2789
عنوان

نمیتونم بپذیرم که اونیک من دوسش دارم دوسم نداره باهاش کاری نداارم

| مشاهده متن کامل بحث + 131 بازدید | 31 پست
بودم ی مدت

خودت رفتی ابراز علاقه کردی؟

یا اون اومد جلو

اخه برام سواله وقتی دوستت نداره چجوری تو رابطه بودین؟

اگه امضامو میخونی مهربانترینم ممنون میشم برای شادی روح پدرم دعا کنی با قلب پاکت🖤🖤
متاسفم:(چند مدت تو رابطه بودین؟بهت ابراز علاقه کرد؟ببخش برات نبش قبر میشه خاطراتفقط میخوام ذات پسرا ...

3.5 سال رابطه داشتیم بعدش هم چندسال تو کات صحبت کردیم 

بله اون 3.5 سال و حتی اون چند سال بعد کات بهم ابراز علاقه میکرد 

اون 3.5سال که تو رابطه بودیم قول و قرار و.. 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خودت رفتی ابراز علاقه کردی؟یا اون اومد جلواخه برام سواله وقتی دوستت نداره چجوری تو رابطه بودین؟

ببین دوسم داشت واقعا داشت نمیدونم چیشد خانواده ها مخالفت کردن اونم نخواست رفت. 

من ابراز علاقه نکردم اون اومد جلو

3.5 سال رابطه داشتیم بعدش هم چندسال تو کات صحبت کردیم بله اون 3.5 سال و حتی اون چند سال بعد کات بهم ...

قصدتون جدی بود؟

مثلا قرار خواستگاری یا حرف از خواستگاری؟

اخه چرا یهویی چیشد

اگه امضامو میخونی مهربانترینم ممنون میشم برای شادی روح پدرم دعا کنی با قلب پاکت🖤🖤
ببین دوسم داشت واقعا داشت نمیدونم چیشد خانواده ها مخالفت کردن اونم نخواست رفت. من ابراز علاقه نکردم ...


خیلی متاسفم عزیزم

پسرا خیلی خیلی بی وفان

من تجربه تلخی رو ۵ ماهه باهاش دستو پنجه نرم میکنم

پسری هست آشنامونه..همسایه خونه پدربزرگمه...اردیبهشت ماه بود...پدربزرگم مبتلا به سرطان شده بود و ما زیاد رفتو آمد داشتیم اونجا...این پسر بعد مدت ها بود منو اتفاقی تو خیابون دید خشکش زد...در حدی که مامانم فهمیده بود بعده اون رفتاراش شروع شد منو بیرون میدید هی اونم سعی میکرد بیرون باشه از دور نگاه عجیب غریب...واضحا میخواست بفهمونه بهم توجه داره

یه شب در کمال ناباوریم با مادرش اومد عیادت پدربزرگم

نگم برات چجوری بود...یه چند ثانیه چشم تو چشم شدیم رفت هپروت طوری که خالم صداش زد بار اول اصلا نشنید...پدربزرگم فوت شد باز یه شب با مادرش اومد....

خلاصه مامانم میگفت بهار این پسره دلشو بهت باخته و فلانه...اما برام سوال بود چرا اینستامو فالو نمیکرد

تا اینکه فهمیدم ۵ ساله تو رابطست..رابطه جدی...به قصد خواستگاری...

من خشکم زد..مگه میشه ادم تو رابطه اونم جدی باشه و همچین کنه...و کاری کنه منم توجه کنم بهش....مدت هاست قلب و ذهنم جنگ دارن...نمیدونم دلم برای خودم و احساسم بسوزه یا برای اون دختر که باهاش تو رابطست

اگه امضامو میخونی مهربانترینم ممنون میشم برای شادی روح پدرم دعا کنی با قلب پاکت🖤🖤
خیلی متاسفم عزیزمپسرا خیلی خیلی بی وفانمن تجربه تلخی رو ۵ ماهه باهاش دستو پنجه نرم میکنمپسری هست آشن ...

پسرا همینقدر راحت میگذرن همه چیشون به چشمشونه مدت زمان ماهم تقریبا 5 سال بود 

شاید باورت نشه ولی یک ماه قبل خواستگاریش به من محبت میکرد.. 

من هیچ وقت ازش نمیگذرم و امید دارم که خدا ثانیه به ثانیه غمی که کشیدمو بهش بده. 

توام رها کن عشق قشنگه اجازه بده یکی بیاد تو زندگیت همین که انقد زود فهمیدی خودش خیلیه 

پسرا همینقدر راحت میگذرن همه چیشون به چشمشونه مدت زمان ماهم تقریبا 5 سال بود شاید باورت نشه ولی یک م ...


من دیگ از همشون میترسم از همشون

عزیزم اخه مگه میشهههه پسره لامصب تو رابطه جدی هستا...به خدا قسم سعی داشت منو علاقه مند که به خودش

شما میگی این ادم..ادمیه که اون دختر بیچاره رو برا ازدواج بخواد؟

من از زبون همه میشنوم اره میخواد...حتی از زبون پسر داییم که رفیق. فابریکشه...اما ...چیزی که من ازش دیدم...اینو نقص میکرد..

اون برام تموم شدهستا...اما رفتارش هنوزم همونه...چند وقت پیش منو با مامانم دید رد میشم از کوچه...اومده بود دم در داداششو بدرقه کنه...عین خل چلا رفت نشست اونور جاده مثلا گوشیش دستشه که از کنارش رد شیم!!!

همش حرص میخورم که یعنی منو اینقد بی ارزش دیده با وجود رابطه داشتن میخواد نخ بده بهم

اگه امضامو میخونی مهربانترینم ممنون میشم برای شادی روح پدرم دعا کنی با قلب پاکت🖤🖤
پسرا همینقدر راحت میگذرن همه چیشون به چشمشونه مدت زمان ماهم تقریبا 5 سال بود شاید باورت نشه ولی یک م ...


شیطونه میگه بزارمش سر کار بهش نخ بدم دیوونش کنم روی واقعیشو به اون دختر بدبخت نشون بده

ولی میترسم احساس خودم درگیر شه

اگه امضامو میخونی مهربانترینم ممنون میشم برای شادی روح پدرم دعا کنی با قلب پاکت🖤🖤
شیطونه میگه بزارمش سر کار بهش نخ بدم دیوونش کنم روی واقعیشو به اون دختر بدبخت نشون بدهولی میترسم احس ...

ببین این بدترین کاره اجازه بده زمان بگذره اون دخترم براش سخته 5سال تایم کمی نیست 

ببین این بدترین کاره اجازه بده زمان بگذره اون دخترم براش سخته 5سال تایم کمی نیست


خب عزیزم 

من میگم این ادم با این رفتارش به نظرت ادمیه که اون دخترو بگیره برا ازدواج؟

نه بابا منم ادم این نیستم جفت پا بپرم تو رابطه دو نفر....هر چقدرم حرصی شده باشم و بخوام انتقام بگیرم...بیشتر دلم برا اون دختر میسوزه


اگه امضامو میخونی مهربانترینم ممنون میشم برای شادی روح پدرم دعا کنی با قلب پاکت🖤🖤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792