من ی شب کنار خیابون یکی دیدم چادر سرش بود سینه داشت
ولی کچل بود و مرد ....ترسناک بود
چه چیزا میبینین
خیلی وحشتناکه
من یه بار همچین چیزی برام پیش اومد ولی یه خانم بود جوون بود ولی خیلی غیر عادی بود. چشماش خیلی عجیب بود. کلا خیلییی وحشتناک بود ولی منو دنبال کرده بود . هرجا من میرفتم اونم میرفت ببین داشتم سکته میکردم. چون یه جای خلوت بود . آخرش رسیدم به خیابون و شلوغی یهو اونم دیگه نبود
چرا هی برمیگشت نگام میکرد لبخندش یه جوری بود و فوری محو میشد یه جوری با غضب اطرافشو نگاه میکرد مثلا وقتی به ساختمون سمت راستی نگاه میکرد انگار اون ساختمونه دشمن این بود بس که بد نگا میکرد انگار باهاشون تو دلش حرف میزد
من پشت سرش بودم
زیگزاگی راه میرفت کاملا غیرعادی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
