2777
2789
عنوان

کسایی که برادرشونو از دست دادن میشه بیایید

| مشاهده متن کامل بحث + 308 بازدید | 40 پست
ولی اون ما رو دوست نداشت اگه یه ذره دوست داشت نمیرفت تنهامون بزاره ،من بارها مشکلی داشتم که قصد خودک ...

واقعا اسی کسی که اصلا تو و مادر و پدرت براش مهم نبودین و خودشو خلاص کرده   و هیچ نگفته اینا بعد مرگ من داغون میشن چرا تو داری براش خودتو اینقدر عذاب میدی؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

واقعا اسی کسی که اصلا تو و مادر و پدرت براش مهم نبودین و خودشو خلاص کرده و هیچ نگفته اینا بعد مرگ ...

چون از پدر و مادرمم بیشتر دوستش دارم،یادمه یه روز خونه مادرشوهرم بودم شوهرم اومد هی ناراحت بود ولی نگفت چی شده منم عادت داشتم یواشکی نگا گوشیش میکردم یهو تو گالریش عکسی دیدم که دست داداشم بود زیر سرم بود تو بیمارستان جیغ کشیدم گفتم به شوهرم این دست امیره درسته؟امیر چش شده کجاعه گفت حالش بد شده بردنش بیمارستان من واسه اینکه اون فقط حالش بد شده بود و رفته بود بیمارستان زیر سرم داشتم دیوونه میشدم اینقد گریه کردم ،حالا موندم چطور زنده ام اصلا چطور تحمل اوردم که برم سرد خونه برم دست بزنم به ساق پاش که خشک بود به اون قیافه مظلومش که چشاش بسته بود یا امام حسین اصلا من برا چی زنده موندم

خدایا بحق امام رضا هر کی هر حاجتی داره به حاجتش برسونش
از چی ناراحت بود که اینکارو کرد؟

چند روز قبلش به بابا مامانم هی میگفت ماشین که زیر پاش بود ۳۰۰میلیون پولش بود میگفت سند و چیزاشو بدید میخوام بفروشمش به رفیقم ۷۰تومن ,مامانمم میگفت پسر کی ماشین ۳۰۰میلیونی رو میده ۷۰آخه،دهن به دهن شدن با هم ولی نه جنگ و دعوا ،سه چهار روز بعدش مامانم خونه من بود اومده بود بره دکتر مریض بود ،اونم اون شب به بابام گفته بود میرم پیش رفیقام بابام بهش گفته بود شب بیا خونه گفته بود باشه پشت دری رو نندازی اگه دیر وقت اومدم و خواب بودی پشت در نمونم ،صبح زود بابام از خواب که بیدار شده بود دیده بود نیومده یکی اومده بود دم در خونمون گفته بود اقای فلانی بچه ات تو پارکه فوت شده ،رفیقاش گفته بودن شب تو پارک پیش هم نشسته بودیم وقتی خواستیم بریم خونه خودمون گفته سرم یکم دردم میکنه یکم بشینم خوب شدم خودم میرم خونه ولی خونه نیومده بود و اون اتفاق افتاده بود ،یه سریا هم نمیدونم شایع پراکنی بود یا حرفشون راست بود میگفتن بخدا صبح زود رفتیم سر کار از کنار اون پارک که گذشتیم ساعت ۵و۶صبح اصلا هیچکسی داخل پارک نبوده الکی میگن رفیقاش شاید خونه یکی از رفیقاش بوده حالا که دیدن فوت شده ترسیدن و اوردن گذاشتنش تو پارک ،نمیدونم خدا میدونه ولی داداش من عادت داشت تا دیر وقت بمونه بیرون ولی هیچ وقت شب داخل پارک نخوابیده بود که این بار دومش باشه

خدایا بحق امام رضا هر کی هر حاجتی داره به حاجتش برسونش
چند روز قبلش به بابا مامانم هی میگفت ماشین که زیر پاش بود ۳۰۰میلیون پولش بود میگفت سند و چیزاشو بدید ...

خدارحمتش کنه

همین کارو کردن دوستاش خواستن دردسر نشه اوردن گذاشتن پارک

  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792