2777
2789
عنوان

بعضیا چطور انقد میتونن ادایی و لوس باشن

| مشاهده متن کامل بحث + 852 بازدید | 81 پست
تو مدرسه صدام میکردن سیندرلا حتی معلما زمان مجردی خیلی لوس بودم مامانم نمیزاشت کاری کنم فقط میگفت در ...

چطور با ناز غذا میخوری ینی چی😀

شاید...روزی...جایی...خوشبختی اتفاقی سری به من هم بزند...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اره والا من از هفت سالگی خرید خونه به عهدم بوده چرا چون بابام کار بهونه میکرد نمی‌رفت مامانم می‌گفت ...

دقیقاااا انتظار داره خواهرم مریض میشه من پرستاریشو کنم من که مریض میشم هیچ کاری نمیکنن😐😐خب منم آدمم منم انسانم منم دلم میخواد محبت کنید بهم منم دلم میخواد یه بار ضعیف باشم یه بار قوی نباشم! 

حالا من زیاد بهم مسئولیت نمیدادن ولی نازمم نمیکشیدن جدی و عصبین

من خیلی مسیولیت داشتم خرید خونه کارای اداری بیرون مریض میشدن دکتر بردنشون بااینکه سنی ندارن و جوونن از ۱۹ سالگی شاغل شدم دوسال شهر دیگه درس خوندم 

فقط 12 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

منم بجای اینکه پرنسس باشم دراگون ام

آرام من بمان کنارم بمان بنگر مرا که میدهم بی جان _ هر جا روم تو سایه ای از منی تو غم گسارم تو دنیای منی_ دریای من ز موج گیسوی تو روانه ام سوی تو تمام من تو_ ای ماهم به چشم من نگاهی تا باران به جان من ببارد_ میخواهم نفس که در هوایت نایی بر نوای من بیارد_چشمان تو چشمه امید است بر حال خراب ناامیدم_ آوازت غزل ترین کلام است من با تو به آسمان رسیدم_آغوش تو پناه طوفان من جان میدهد به جان تو جان من _ چشمان من کنار دنیای تو فقط تماشای تو تو آرزو تو....

یه ماه پیش رفته بودیم عروسی شهرستان، عروس به قدری ناز می کرد موقع رقص با داماد یا بقیه آدم محوش میشد تو عمرم ناز و عشوه به اون قشنگی ندیده بودم

بنظرم مونده به تربیت، حالا من یک دهم اون ادا ها رو دربیارم مامانم میگه خاک بر سرت سبک بازی در نیار مخصوصا ما دهه شصیا که بلند می خندیدیم هم می زدن دهنمون که دختر نباید بلند بخنده

خواهرشوهرم می گفت ما تو خلوت خودمون هم نمی تونیم ناز و عشوه بکنیم از خودمون هم خجالت می کشیم

دقیقاااا انتظار داره خواهرم مریض میشه من پرستاریشو کنم من که مریض میشم هیچ کاری نمیکنن😐😐خب منم آدم ...

اره درکت میکنم تازه بگم اگه فقط آبجیم بود اصلا ناراحت نمی‌شدم ولی مامانم واسه دختر خالم همه کار می‌کنه مخصوصا الان که باردارم خیلی غصه میخورم چون دخترخالم حامله بود مامانم حتی حمومش میکرد اون وقت من از وقتی باردار شدم قطع رابطست نمی‌خوام بیاد کارام بکنه ولی توقع یه پیام یا زنگ فکر نکنم خواسته زیادی باشه تازه الان استراحتم و احتمال زایمان زودرس خواهرم میگه تو دنبال جلب توجهی ناز می‌کنی میگم من یه ماه افتادم یه دسشویی نمیتونم برم میگه دسشویی نری که نمیمیری 

فقط 12 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

اره درکت میکنم تازه بگم اگه فقط آبجیم بود اصلا ناراحت نمی‌شدم ولی مامانم واسه دختر خالم همه کار می‌ک ...

ببخشیدا عزیزم ولی به شدت کسخلن

چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام

چطور آدم نباید بچه خودشو اول اولویت بزاره؟؟؟؟

مامان منم دقیقاااا همینقدر سادست!

واسه بچه های داداش و خواهر مایه میزاره به من که میرسه نمیتونم نمیتونم راه میندازه یا شروع میکنه تحقیر که هم سن و سالات یه زندگی اداره میکنن حالا من ۲۴ سالمه فقط😐🤌 هم سن و سالای ادایی و راحت طلب منو نمیبینه!!

برنج خونه تموم شده میگع خب برو کار کن بخر بخوریم😐 انگار نه انگار بابایی وجود داره انگار نه انگار انرژی مردونه ای هست میگم شما ک اینجوری گشادین چرا بچه دار شدین زندگی ما رو به عن کشیدین میگه خودت وظیفته خرجتو بدی تا ی جایی ما هواتو داشتیم بقیش به ما ربطی نداره🥺😐😐😐یعنی دلم میخواد بمیرممم با حرفاشون  من دانشگام تموم شده فعلا شاغل نشدم! 

ببخشیدا عزیزم ولی به شدت کسخلنچراغی که به خانه رواست به مسجد حرامچطور آدم نباید بچه خودشو اول اولویت ...

الهی بمیرم برات به شدت درکت میکنم من از ۱۹ سالگی شاغل شدم هر ماه واسه پولم یه چاله ای کندن گفتم بعدا ما بهت جهاز می‌دیم آخرم با شوهرم و خانوادش دعوا افتادن جهازم ندادن همون عقد که بودم ۱۲ شب از خونه بیرونم کردن چرا چون خالم فوت شد مامانم میخواست بره نزدیک دخترخالم که همسن من و سر خونه زندگیش بود بخوام بگم یه طومار منم گفتم ایشالله پیر شدین همونا به دادتون برسن الان مامان بابام اختلاف دارن می‌خوان جدا شن بابام همش زنگ میزنه گریه زاری که تمام وسایل برده من بدبختم الم بلم شوهرم میگه اینا گریه اون موقعست که تورو دوازده شب بیرون کرد می‌گفت برو مامانت اعصابش خرد نشه 

فقط 12 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

الهی بمیرم برات به شدت درکت میکنم من از ۱۹ سالگی شاغل شدم هر ماه واسه پولم یه چاله ای کندن گفتم بعدا ...

دقیقاااا

ببخشید عزیزم ولی احترام هر بزرگی رو نباید نگه داشت

بزرگی به درک و فهمه نه سن و سال

به منم ننم میگه هر وقت سر کار رفتی ما که خونه مستاجری داریم هر ماه حقوقتو بزار کنار ما بزاریم رو پول پیشمون

هر وقتم ک ازدواج کردی پولتو بهت میدیم😐

یا بابام میخواد باعث شه من عذاب وجدان بگیرم میگه تو سرای پیریم نمیخوای منو ببری خونه آیندت😐 من که مستاجرم بچم باید ب فکرم باشه

یعنی ببین میمیرم با این حرفااااا

خب تو که میدونستی نمیتونی از عهده زندگیت بربیای چرا بچه اوردی که هم عذابم بدی هم تحقیرم کنی هم مسئولیت بندازی گردنم

الانم میگه من دیگه ۵۰ سالم شده خودت برو خرجتو دربیار شایدم هیشکی سراغت نیاد میترشی میمونی رو دستم😐

یه جوری باهام حرف میزنه که انگار شرایط برام کامل محیا بوده تو خونه نه محبتی بود نه ارامشی همش منت شهریه هایی که واسه دانشگام داد میزاره سرم🫠 من سال ۹۸ دانشگاه رفتم ترم اول ۹۰۰ هزار تومن دادم ترم آخرم ۳ میلیون!!! یه جوری میگه انگار میلیاردی خرجم کرده مگه من خودم خواستم به این دنیا بیام؟؟؟؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   aeeil  |  10 ساعت پیش
توسط   ملیس۲۳  |  9 ساعت پیش
توسط   edctctvunikabcd  |  54 دقیقه پیش