یادمه فوتبال خیلی دوست داشت
اصلا جونش فوتبال بازی کردن بود
عین پسر بچه ها میومد تعریف میکرد گل زدیم چنتا زدیم
میپرسیدم چنتا شو تو زدی ؟ میگفت مثلا ۲تا شو من زدم
بهش میگفتم آفرین. ذوق میکردم براش
میگفتم آره دیگه ضعیف هارو کردین ی تیم خوتون قوی هم شدین ی تیم 😂 میگفت به ما چه اونا ضعیف هستن
چقد دلم میخواد شهریور ۴۰۲ رو یبار دیگه زندگی کنم 🥲
اصلا نمیدونم الان حالش چجوریه خوبه بده پارتنر داره نداره
تنها چیزی که میتونم داشته باشم ازش اکانت تل و چک کردن پروفایلشه. و ی شماره ای که هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشه
نمیخوام زیاد و طولانی بنویسم
آره عزیزم جفت مون اشتباه داشتیم حتی شاید من زیاد تر
ولی هیچ وقت هیچ وقت لایق این نبودم که اونجوری بری .
نبخشیدمت که . میدونی چرا ؟
آخه من تورو هیچ وقت ندیدم
ببخشمت خدا توی قیامت هم نشونم نمیده
نمیبخشم که توی قیامت برامون دادگاه تشکیل بدن
شاید اون موقع دیدمت ...
شاید الان چهره صدات تیکه کلامات قربون صدقه هات عادت هات ی کمی ش یادم رفته ولی مطمعنم
حسی که بهت داشتم هیچوقت فراموشم نمیشه🙂
شروع ۴۰۲/۵/۲۲
پایان ۴۰۳/۵/۲۵