2777
2789
عنوان

سر نداشتن خونه مستقل شوهرم دارم طلاق میگیرم

| مشاهده متن کامل بحث + 411 بازدید | 21 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

واقعا باعث تاسفه که اومدی برا تعیین تکلیف زندگیت از ما می‌پرسی که از شرایط و خیلی چیزای دیگه خبر نداریم و یه طرفم ب قاضی میریم شما شده تاحالا برای حل مشکلاتتان پیش مشاور برید یا بشینید صحبت کنید مسئله حل بشه؟؟؟؟ متاسفانه زندگیت شده زرررررت طلاق زرت طلاق

خونه مستقل که داره.فقط تو یک ساختمونه...من با مادرشوهر زندگی کردم.نمیدونم چرا تو سایت اینقدر بد می گن...بالاخره روابط مدیریت می خواد...برای مادرشوهر که شاید هر دو روزی یکبار یه تیکه دو سه کلمه ای بندازه،نباید زندگی رو اونقدر تلخ کرد که خانم خونه به فکر طلاق بیفته و مرد خونه بره بیرون از خونه خیانت کنه...

همه ش بخاطر اینه که مادرشوهر رو از حد خودش بیشتر تو زندگی دخالت دادید.نه اینکه بگم آوردید وسط خونه...شاید حتی نرفتید چند وقتی خونه ش...منظورم اینه با اینکه نبوده،شما هی ازش یه بت ساختید هی یکی تون پرستیدتش اون یکی هم دعوا راه انداخته که این رو نپرست...در حالیکه کلا مادرشوهر واقعی داره زندگیش رو می‌کنه ولی شما هر ثانیه تو مغزت یه مادرشوهر درست کردی که سرش تو زندگی شماست و هی اعصاب خرد می‌کنه و کارتون به اینجا رسیده...شما لازم نیست حتما از مادرشوهر واقعی دور باشی که به آرامش برسید.از اون مادرشوهر که تو ذهنته باید دور باشی ...هی مرور خاطرات و کنایه هاشون و نشخوار فکری تیکه های که شاید بندازن و...آدم رو خسته می کنه.

طرف سر دعوا با مادرشوهر رفته بود ترکیه زندگی می کرد که مستقل‌تر از مستقل باشه بعد هر روز آرامش نداشت می گفت مادر شوهرم زنگ می زنه احوال شوهرم رو می پرسه یعنی میخواد دخالت کنه یا ...و اتفاقاتی که نیفتاده بود و نمی خواست بیفته رو وسیله شکنجه خودش کرده بود...

جدا بودن و مستقل بودن از اینکه تو یه کشور دیگه زندگی کنی بالاتر هست؟ولی با این وجود  عملا جدا نبودند.در حقیقت مرده مستقل بود.چه وقتی با مادرشوهر بودن چه وقتی تو یه کشور دیگه.زنه وابسته بود به مادرشوهر.وابسته بود به اینکه هر روز هی بشینه به مادرشوهرش و کارهای بد و تیکه هاش فکر کنه و حرص بخوره....مستقل می خوای باشی؟ مستقل شو.همین الان از وابستگی به مادرشوهری که تو ذهنت ساختی رها شو...زندگیت تو نقطه حساسیه.کنترلش رو خودت به دست بگیر نده به مادرشوهری که تو ذهنت ساختی.جایگاهی نداره این بنده خدا که تا این حد مهمش کردی.

خودم شاغلم ببین نباشه هم دیگه نمیتونم باهاش زندگی کنم سر هرچیزی میگه از خونه برو

صداشو ضبط کن و اینکه همینکه بیرونت کرد زنگ پلیس بزن صورت جلسه شه شاید یکم دلت خنک بشه 

اونم یه ترسی ب جونش بیفته ب غلط کردن بیفته بعد دکمه اش رو بزن 

اینطور تو دستت هم مدرک داری

من سال ۸۸عضو نی نی سایت بودم دقیقا وقتی پسرم بدنیا آمد با این سایت آشنا شدم و تا سال ۹۷هم تو سایت بودم ولی بنا ب دلایلی از سایت رفتم و تو سال۱۴۰۱باز آمدم تو سایت اینجا برام دلگرمی و سرگرمی هست لطفا دل همو نشکنیم ‌چونکه هیشکی همو نمیشناسه ب کارما هم اعتقاد داشته باشین و لطفا برای نیت من خواستین صلوات بفرستین و لایک کنید منم برای نیت شما صلوات میفرستم انشالله همه مشکلشون حل بشه و ب مراد دلشون برسن زندگی خیلی کوتاه هست قدر داشته هاتون رو بدونید 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز