سلام شوهر من تو شرکت رانندس گاهی شهر دور بعضی روزام تو شهر خودمون حالا این چند روز همش تو شهر بوده شهرستانم نرفته ساعت 8میگیره میکپه انتظار داره مام بخوابیم آخه مرغم8نمیخوابه دوتا بچه روانی گریه وم دارم ک پدرمو درآوردن میگم مگه توم باباشون نیستی ی کم وقت بذار میگه واقعا سخته میدونم خدا صبرت بده بعد میره میکپه خب من ریدم تو این زندگی😭😭😭