شده براتون کاری پیش بیاد در مورد تحصیل اما نتونید در میان بزارید خانواده رو مثلا مث مادر یا خواهر میدونم ممکنه براتون عجیب باشه ک تحصیل ک چیز.بدی نیس ک نشه در میون گذاشت . من حرفم در مورد ی سری کلاسا و دوره ها هستش که هزینه بالایی داره من رفیق صمیمیم رشته مونم حقوقه داریم تلاشمونو میکنیم اما در مورد هزینه ها اون متاهله همسر داره وضعیت مالیشون زیاد خوب نیس خونه باباش زندگی میکنه منم از رفیقم کوچیکترم و مجرد منم خب خونه بابام ی موقع هایی بخدا حس شرمندگی تو هندل کردن هزینه ها بهم دست میده ک بابام پول شهریمو میده پول کتابامم میده دوستم میگه من از شوهر پول رو میگیرم . اما من روم نمیشه ب بابام بگم که فلان قدر پول میخوام باباها هم یک اخلاقی دارن تا ته موضوع رو در نیارن دست از باز پرسی برنمیدارن آدم معذب میشه فک کنم منظورمو فهمیده باشید .
من الان ترم آخرم دوستم میگه دانشگاه تموم شد بریم کتابخونه دوتایی از صبح شروع کنیم درسا رو بخونیم اما من تو ذهنم هست که برم یه جا سرکار کم کم حقوقمو بزارم کنار
از صبح تا سه بعداز ظهر اما از یک طرف نگرانم از دوستم عقب بیوفتم .
اوففففف درگیری ذهنی خیلی بده نمیدونم چیکار کنم قشنگ موندم لطفاً راهنماییم کنید بچه ها