دختره تحقیرش کرد یعنی داداشم گل خریده بود برای دختره وقتی دید سوار ماشین شد گل انداخت تو سطل زباله از اون به بعد دیگه اسم زن نیاورد خانوادم اسرار میکنن ولی داداشم قبول نکرد . دیروز برای اولین بار یه لحظه اشک از چشماش آمد گفت این موضوع برام تموم شده تمام تلاشمو میکنم برای شما حداقل بزار برای شما تلف بشم بهتره اون که. حتی فرصت بهم نداد شما رو خوشبخت میکنم تا آخر عمر
مممنونم فکر نمیکنم دیگه ازدواج کنه حتی یادمه دانشگاهش رفت پسرونه که دختر نبینه
برادرت اعتماد ب نفسشو در مقابل جنس مخالف از دست داده ، زخم طردشدگی برداشته، دچار اضطراب ناشی از حس ناکافی بودن و تایید نشدن شده، و نتونسته این زخمها رو التیام بده، ب جاش تصمیم گرفته از دختر جماعت دیگ حذر کنه، اگر با ی مشاور خوب صحبت کنه میتونه کمکش کنه ،
تا ابد و یک روز دیگر هم ، داشتن "اصالت و اخلاق" برای آدمی دمده نمیشه☕/ واقع بین و حقیقت گرا/ نه طرفدار حقوق زنانم و نه طرفدار حقوق مردان، فقط طرفدار سرسخت عدالتم😊