آره من خواهرم زن بابام نمیذاشت گاز فر بخره بعد من خواستم برم پیش داداش بزرگم بگم اگه میتونی تو بخر مامانم شب اومد به خوابم گفت نری به داداشتت بگی ها خودش۷۰تومن بیشتر پاحسابش نیست اون موقع گارفر۴م بود بعد چند روز بعدش به داداشم گفتم گفت اره نبوده همینم از اون داداش قرض کرده بودم
یه سری نمازامو میخوندم ۱۴تاهم ذکر یا جواد توی سجده بعد من یه شب خواب رفتم بغل دخترم نمازنخموندم مامانم اومد بالاسرم یعنی بیداری ها گفت ازت راضی نیستم دبگه نمازات قضا بشه و همچنان با خدا دعوام بشه نماز نمیخونم