2777
2789

خوب بوده نظراتتون

حالااااا با منم حرف بزنید😮‍💨

یه ساله ازدواج کردم

۲۲ سالمه

و با یه خانواده پرجمعبت هم وصلت کردم

که همه جاری و برادرشوهرن الا یه خواهر شوهر

من از همه کوچیک ترم

یه ذره سر زبون ندارم

یه ذره نمیتوم از حق خودم دفاع کنم اگر تیکه ای بهم بندازن یا حرفی بزنن

حس میکنم این مشکلم هیچ وقت قرار نیس درست بشه

حس میکنم ژنتیکیه

بعضی هااا چطور بلدن با هزار جور کنایه و طعنه حرف بزنن

یا از حق خودشون دفاع کنن😮‍😪

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب سنت کمه هنوز خیلی مونده تا تجربت زیاد بشه 

سعی کن همیشه ساکت باشی تا کسی چیزی بهت نگه یا سوژه دستشون ندی .

من یک مامان منتظرم با تخمدان پلیکیستیک .لطفا برام دعا کنید که به زودی مامان بشم و خبرشو اینجا بگم.عزیز مامان من فکر میکنم دختر باشی اسمتم انتخاب کردم.دلم پر میزنه برای دستای کوچولوت .بیا جان مادر ....  

از قبل جواب تیکه هاشونو تمرین کن

البته نه مستقیم با شوخی وگرنه همه کاسه کوزه ها سر تو شکسته میشه

جهنم همین دنیاست بزار مارو بسوزونن...اگر به حس ششم ف...ال و طلسم و دعا گرفتن و مولا و نفرین و کارماشو پس داد اعتقاد داری  لطفا منو ریپ نکن ...حس و شهود پایه هاش سسته...درست مثل تارهای عنکبوت ...در ضمن من بلد نیستم دلداری بدم  اگر بلد باشم راه حل میدم منتقد خوبیم هستم ...یه آدم معمولی که معمولی بودنشو پذیرفته 

چرا بخوای با طعنه و کنایه حرف بزنی ؟ شما با همه خوب و مهربون و با احترام رفتار کن قطعا حسن رفتارت به ...

نمیخوام

تعجبم از اینه بعضیا چطور اینقدر فن بیان خوبی دارن حتی تو تیکه و کنایه

من صحبت عادی هم استرس و لکنت میگیرم

نشما با تک تک اونا قطع ارتباط کنید نیازی نیست چیزی یادبگیرید

مگه میشه قطع رابطه؟!

همه اشون که با کنایه حرف نمیزنن

فقط حالا یکی دوتاشون

اما همشون بلدن چطور از حق خودشون دفاع کنن

چهار تاخواهرشوهردارم سه تاش ازمن بزرگترن بایکیش تقریبا هم سن هستیم با اون کوچیک تره چند باری بحثمون شدمنم جوابشو دادم الان خودش نمیتونه چیزی بگه اونروز رفته بودیم باغ پدرشوهرم اونا هم بودن یهوشوهرش برگشت گفت توکی نجس میشی می میری ماراحت شیم منم گفتم هروقت حلوای توروپختیم وخوردم بعدش می میرمدیگه لال شد حالا ازاون روز همشون باهام قهرن به جز شوهرم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792