2777
2789

چند ماه با پسر دوست بودن بعد دیگه جدی شد و ازدواج کردن همون روز اولی ک پسررو دید نمیدونم دوستم تو ماشین چیکار میکنه که یهو پسره عصبانی میشه میگه میزنم تو سرتا خیلی جدی ،بعد به من گفت گفتم بابا کات کن گوش نکرد بعد فهمید پسر تیک عصبی داره و تو عقدم سر چیزای پیش پا افتاده دوستم میگفت یهو چشماشو گرد میکرده و دندوناشو فشار میداده روهم و به دوستم عصبانی میشده ویه بارم به دوستم گفته بود بذار بریم سر زندگی مثل خودت رفتار میکنم اگر زندگی بهت زهر نشد،سر چیزای مسخره که مثلا چرا تو جمع برای من اینکارو نکردی و...خلاصه گوش نکرد ،چون بقیه تایما پسر برعکس مهربون و صبور بود،تو همون عقد به مصرف مواد پسر شک کرد ولی چیزی ندید  الان سه ماه بعد عروسی داره جدا میشه سر رفتارای پسره،

چرا نشونه هارو ندیده میگیرید ترخدا با هشق و عاشقی نرید جلو...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دوستت همون موقع که پسره بهش گفت: میزنم تو سرت، باید ازش جدا میشد.

در تاریخ ۱۰ آذر ۱۳۸۵ ، در شهر اهواز و در بیمارستان رازی ، دختری پا به جهان گذاشت که چون مادرش هر کاری کرد، اعم از ماه ها قرص خوردن و از چهارچوب در آویزان شدن و ضربه به شکم ،ولی سقط نشد و سگ جون بود، نامش را آیه گذاشتند، یعنی معجزه و نشانه خدا. بلی او یک ته تغاری ناخواسته بود، ولی بعدا خواسته شد.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792