امروز پسرمو بردم پارک دقیقا بغل سرسره ها رو چمن ی جوون خوابیده بود ظاهرش نشون میداد معتاده قشنگ دراز کشیده بود رو چمنا ی پتو هم روش
نرفته بود هم ی گوشه وسط وسط
ی جوری هم زل زده بود
اونجا دوسه نفر دیگه هم بودن اگه نبودن قطعا میرفتم جای دیگه
ی خانومی اونجا هست مسئول ترامبولین بهش گفتم چ عجیبه ی نفر اونجا خوابیده گفت آره لباس سربازی پوشیده
گیج و منگ اومد از خانومه خواست گوشیو بزنه شارژ
من حس بدی گرفتم کاش نگهبانی چیزی داشت بلندشو میکرد میگفت اینجا جای خوابیدن نیست ک
برا بچه ها هم نگرانم