2777
2789
عنوان

مادر شوهر زبون تلخ

121 بازدید | 11 پست

خانما ی مشورت

مادر شوهرم اومده شهر ما

هر دفعه میاد حداقل دو هفته خونمون میمونه

بعد حرفهای نامربوط و ناراحت کننده زیاد میزنه

مخصوصا وقتی شوهرم نباشه

تا حالا جوابشو ندادم همه حرفهاش هم ناحقه.

چون جوابش ندادم خیلی حرص میخورم بعدا

بنظرتون جوابشو بدم از این ب بعد؟

اینم بگم خیلی هم اهل گریه و مظلوم نمایی جلو شوهرش و بچه هاش هست..

جوابشو بدم شر میشه یا رفتارش بهتر میشه؟

میخوام به شوهرم بگم میخوام جواب حرفهای زشت مامانتو بدم دیگ..

به نظرم ریز ریز جوابشو بده نه تند و محکم به شوهرتم نگو

اگه دلت خنده خواست وارد این تاپیکم شو سوتی های کاربرا توشه کلی میخندی 😁 اگه دلت وا شد اگه دوست داشتی واسه حاجتم صلوات بفرست دوست خوبم ❤️.                        https://www.ninisite.com/profile/forum/topic?topicId=9894483&slug=%D8%B3%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%81%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA&postId=389290421

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دوستانه جواب بده که به سلیطه بازی اون ختم نشه

غیر از این هر طور جواب بدی محکومی

"دراعماق زمستان،سرانجام آموختم که در درونم،تابستانی شکست ناپذیر وجود دارد"                                         آلبرت کامو

من بعد ۱۰ سال الان جواب یه سری حرفاشُ میدم

چی شد فکر میکردین احترام احترام میاره

ولی احترام ما برای اونا توهم آورد


مال منم همینه تا حرف حق بشنوه از هر کسی حتی بچه هاش حالش بد میشه

سلام استارتر ،قبل ازهر تصمیمی با یک مشاورخوب حتما مشورت کن

اگر بهت بگم من الان افسوس میخورم باورت میشه؟

من وشوهرم به خاطر کارش ازاستان خودمون رفتیم قم ،مادرشوهرم به بهانه زیارت یک ماه میومد و میموند 

خیلی دخالت میکرد، تیکه مینداخت ،عذابم میداد هرچی بگم کم گفتم ازاذیت هاش ،میخواست برده باشم براشون 

منم هی میگفتم برم مشاوره ،نرفتم فکر کردم هیچی نمیشه ابن اواخر وقتی خونه مون بود اگ یه بحث کوچیک بین من وشوهرم پیش میومد تا فرداش میگف فشار من ازدست زنت بالا رفت 

تصمیم گرفتم باهاش حرف نزنم ،محل نزارم بهش 

یه روزم خودش ب سکته زد  ،گفتن مادرشوهرم سکته کرده 

البته بعدا فهمیدیم دروغ گفته

 ولی زندگی ما رو به طلاق رسوند

 مادرشوهر موجود خطرناکی هست 

جدی بگیرش ،من خیلی باشوهرم حرف میزدم ک این سبک رفت وامد اذیتم میکنه ولی فایده نداشت 


الان جدا شدین؟خدا لعنتش کنه

تومراحل طلاق ایم ، 

همسرمن نمیتونست بین من وخانواده ش تفکیک قائل بشه

میگفت مامانم اینا مهمونن حتی اگه یکسالم بمونن نمیتونم چیزی بگم 

تو خودت سازگار کن 

حتی میگفت بچه نمیخوام تا درآینده تو فرصت بیشتری داشته باشی برای نگهداری ازپدر ومادرم 

وراستش تحمل این شرایط نداشتم یه روز بهش گفتم من میخواستم شما بتونی ناراحتی منو به شکلی به پدرومادرت برسونی 

حالا که برات مهم نیست خودم ناراحتی م نشون میدم بافاصله گرفتن وسکوت 


آخرشم که ماجرای سکته ساختگی پیش اومد وهمسرم فقط رفت دادگاه برای جدایی چند ماه ازش خبری ندارم

نه جواب میده ،نه زنگ میزنه 

برای همین میگم اگه زندگیت برات مهم دتبال یه راه اصولی باش 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792