سلام خانوما
امروز با مامانم رفتیم بانک تا من امضا کنم پولو بدن برا وام ازدواج
وقتی امضا دادم اومدیم
نامزدم جلومون سبز شد
هعی سیگنال زد
اخرش برگشتم دیدم اونه
انگار قهر کرد
رسوند خونه گفت میرم بیمه فلان
الان کلی حرفو بزرگ میکنه
اخه سر صبحی مامانم هعی صدام زد پاشو دیر میشه
منم ی پیام صبح بخیر دادم پا شدم🥲
دیروز دستش مونده بود تو دستگاه امروز سرکار نرفته بود
الان چیکار کنم من🥲