2777
2789

یکی داشت میگفت هرسال نذر میکنم براورده میشه

داشت نذر هاشو میشمارد یه سال بچه خواست خدا بهش داد

یه سال نمیدونم شفای مادرشو خواست خدا داد

خونه زندگی هم عالی توپ

اونوقت من ۱۵ساله دست رو هرچی میزارم نمیشه که نمیشه صبر خدا فقط برای ماست دیگه خسته شدم هرچی که برای بقیه عادیه و دارن من ندارمش

از این به بعد هم مطمئنم خدا نمیده حتی بده هم دیگه نوش دارو پس از مرگ سهرابه

دختر شیرازی جونم دختر شیرازی💗

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم از اونا هستم که نذرام قبول نمیشه حسرت خیلی از خواسته ها رو دارم ولی از یه طرف هم می بینم موهبت خدا شامل حالم میشه یبار نفر گفت خدا میخواد تو رو صیقل بده برای خودش ادم عالمی هم بود تنها چیزی که به ذهنم رسید یه لبخند از روی اره ما از اون خوباییم که خدا برای خودش بخواد (یهجور مسخره) از اون روز توی فکر بودم تا با خودم حل کردم الان باز حاجتهام رو نمیده ولی بعد مدتها که فکر میکنم حکمتش رو گاها میفهمم چرا نداد 

                                                                                                                 *اگه میتونی تصور کنی پس میتونی انجامش بدی*💪

داشتم ب همین فک میکردم

دقیقا پونزده سال

من مستجاب الدعوه هستم

برای کسی دعا کنم البته از وجودم واقعا براورده میشه

وایهخودم هم خیلی چیزا شده

اما زندگیم کلا خشکه

ب زور دعا و نذر ی قطره میشه

در صورتی ک بقیه مثل سرسره روتین زندگیشون میرن

حسمیکنم ب انرژی های درون ربط داره

منو خدا کشته‌وایه زحمت و سختی

غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟ امروز هفده مهر نذر حدیث کسا برداشتم برای انتظار میدونم ک پشت این میام مینویسم انتظار پونزده ساله من ب لطف پنج تن آل عبا تموم شد و همه چیز اونجور ک میخاستم با خوشحالی و رضایت و برکت سر اومد💕😍یادتونه اول پروفایلم نوشته بودم از سگ کمتر و اینا؟ب خاطر امتحانم نوشته بودم،اون آزمون به سر رسید با موفقیت بزرگ و خوشحالی و خوشگذرونی بزرگتر و خاطرات شیرین تر به پایان رسید♥️اونقدر شیرین ک شب ازمون مصاحبه ام اوکی شد،و تا چند روز دیگه دختر زیبای گیسو کمند چشم تیله ای می‌ره ب هامبورگ زیبا💌😅بزنید دست قشنگه را،ماشالله لاحول و لا قوة الا بالله آل‌علی العظیم استغفرالله ربی و اتوب و الیه هیچوقت از اینا ننوشتم ولی الان دلم میخاد بنویسم♥️💝😌

داریم با اینا خودمو گول میزنیم

نمیدونم شاید هم گول خوردن هست ولی من به این گول خوردن راضی هستم لااقل الان دیگه ناامید نیستم دنیا رنگ خوبی داره زمین و زمان بهم فشار نمیاره ولی ته دلم هم امیدوارم واقعی باشه و خدا واقعا دوستم داشته باشه دوست داشتنش می ارزه به همه چیز 

                                                                                                                 *اگه میتونی تصور کنی پس میتونی انجامش بدی*💪
داشتم ب همین فک میکردمدقیقا پونزده سالمن مستجاب الدعوه هستمبرای کسی دعا کنم البته از وجودم واقعا برا ...

واقعا به قران خستم اینقدر که اطرافیانمو میبینم همش در حال پز دادن و شمادت هستن حقم دارن سوگولی خدا هستن

دختر شیرازی جونم دختر شیرازی💗

واقعا به قران خستم اینقدر که اطرافیانمو میبینم همش در حال پز دادن و شمادت هستن حقم دارن سوگولی خدا ه ...

فک کنم الکیه این چیزا

فقط باید راحت و رها بود همه چیز میاد خود ب خود

غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟ امروز هفده مهر نذر حدیث کسا برداشتم برای انتظار میدونم ک پشت این میام مینویسم انتظار پونزده ساله من ب لطف پنج تن آل عبا تموم شد و همه چیز اونجور ک میخاستم با خوشحالی و رضایت و برکت سر اومد💕😍یادتونه اول پروفایلم نوشته بودم از سگ کمتر و اینا؟ب خاطر امتحانم نوشته بودم،اون آزمون به سر رسید با موفقیت بزرگ و خوشحالی و خوشگذرونی بزرگتر و خاطرات شیرین تر به پایان رسید♥️اونقدر شیرین ک شب ازمون مصاحبه ام اوکی شد،و تا چند روز دیگه دختر زیبای گیسو کمند چشم تیله ای می‌ره ب هامبورگ زیبا💌😅بزنید دست قشنگه را،ماشالله لاحول و لا قوة الا بالله آل‌علی العظیم استغفرالله ربی و اتوب و الیه هیچوقت از اینا ننوشتم ولی الان دلم میخاد بنویسم♥️💝😌

اخ گفتی یکی از اشناهای منم همینه انگار دنیا برای عشق و حال این زن ساخته شده خیلی خیلی خوشبخت و خوش شانسه یعنی تو تصورات کسی نمیگنجه .

نگین مگه تو زندگیشی بعله نزدیکانمه و از جزیات زندگیش خبر دارم 

شوهر خیلی خیلی عالی بالاشهر خونش باغ ماشین انچنانی  پول ک نگم از درو دیوار براش میاد خوشبخت ب معنای واقعی بعد اون یکی خاهرش بیجاره از هیچیه هیچی شانس نیورد 

منم هزاران بار شکر خدا همه چیم اوکیه اما اون و بقیه خاهراش و میبینم میگم واقعا چرا اینجوره مومن و معتقدم اصلا نیست اما میگه خدا هر چی بخام بهم میده سریع

خدایا شکرت 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز