من عاشق ینفر شده بودم و شب و روز قبل خواب توی خواب و بیداری دائما توی فکرم بود و مریض شده بودم انگار
مدت ها بود دورادور همو میشناسیم من اونو بهتر میشناسم چون دلم رفته بود خیلی پیگیر اش بودم
ی دوستی دارم اون نزدیک تره بهش نسبتا
و ی گپ داریم مشترکن
به دوستم گفتم عاشق یکی شدم بچه فلان جاعه توی گپمونم هست و...گفت جدی؟ کیه؟ گفت منم عاشق ینفر شدم حالم خیلی بده
دیدم اینطوریه و من معمولا بشدت آدم محافظه کاری هستم حرفو پیچوندم و گفتم من میخواستم ایسگاتو بگیرم تو چرا خودتو لو دادی خنگ خودتو میگفتم و دقیقا مشخصاتی رو گفته بودم ک مشترکه با این دوستم
اولش ناراحت شد گفت باعث شدی من رازی ک مدت هاست دارم عذابشو میکشم لو بره و بهت بگم گفتم حالا بگو کیه و....
توی اون حال تمام تن و بدنم میلرزید ک خدایا خدایا اون نبااااشه😭
اصرار کردم بگه و گفت الان آیدیشو میفرستم بهت
یعنی نگم از اون حالم انگار قلبم داشت از جاش در میومد از استرس
آیدیشو فرستاد دیدم همونههه انگار آب سرد ریختن روی سرم
تمام بدنم داره گز گز میکنه
چون اون نزدیک تره شروع کرد به تعریف کردن ازش از کاراش و.. میگفت مرد کامله و..
منم یلحظه حس میکردم الانه که گوشی از دستم بیفته و از حال برم انقدر شوک بدی بهم وارد شد
بزور جلوی خودمو گرفتم نگم به دوستم حقیقتو
ولی دوستم گفت ک اون عاشق ینفره بدجور و...
و دوستمو به چشم خواهر میبینه
و اصلا حال این دوستم بعد فهمیدن این موضوع خوب نیست😭
نمیدونم درد اینکه عاشق یکی دیگست رو بکشم یا درد اینکه دوستم اینطوری دیوانه وار عاشقشه رو
بزور جلوی خودمو گرفتم و نگفتم عاشقشم منم
ولی واقعا حالم بده تمام صورتم تب کرده انگار مردم و زنده شدم
الان دارم دوستمو دلداری میدم😭💔
بیاید شات بزارم😭
فکر میکردم هیچوقت عاشق نمیشم حالا ببین توی چه بازی ای افتادم
دوستمم دقیقا حرفای منو میزد😭
ولی تصمیم دارم نجنگیده نبازم اما با سیاست و ...پیش برم
نمیخوام دختر سبکی بنظر برسم.
و این رازو به هیچکدوم نگم با این وضعیت ...
الان شات میزارم