شوهرم رفته پیش مادرشوهرم از من گله کرده ایشونم اومده کلی نصیحت میکنه

😑😂 داشتن همچین شوهری آرزو خیلی هاست چرا تو ناشکری دختر 

اززندگیش برو وبزار یکی توزندگیش بیاد که واقعا بهش عشق بده ،چقدرخودخواهین ،گناه میکنی اینجوری

ماهم سردی رابطه داریم،یک ساله رابطه نداشتیم

بهش گفته طلاق بگیریم 

طرف نزدیک بوده بزنش جلو خودشو گرفته🙂

یه جیزی عزیزم شما دوتا سقط تو سن کم داشتی بعد هم زایمان . الان حتما افسردگی گرفتی . به نظرم برو مشاور یا روانپزشک تحت درمان قرار بگیر . حتی اگر بهت قرص داد و مجبور شدی به بچه شیر خشک بدی اشکال نداره . زندگیت مهم تره 

شوهرت گناهی نکرده مادرش هم بد نگفته تو حالت خوب نیست 

بله دوتا،فک کن آخرین رابطم ختم شد به بارداریم،اون ربطه هم فقط یبار تو یه ماه بود،الان پسرم سه ماهشه

شوهرت می‌دونه که ازش حالت به هم می‌خوره وواقعاً روانیه

ببخشید ولی من درک نمیکنم ازدواج به اجبار یعنی چی هیچکس نمیتونسته به جای شما بله بگه چرا میشینید سر عقد و زندگی یکی دیگه رو خراب میکنید و بعدش هزار بهانه هم میارید از اول بهش میگفتی دوستت ندارم نمیخوامت بله نمیگفتی حتی اگه کتک میخوردی یا حتی کشته هم میشدی که از این زندگی بهتر بود هم خودت رو بیچاره کردی هم اون آقا رو وقتی بله میگین به طرف یعنی در مقابل همه چیزش مسئولین چه بخواین چه نخواین زبون این گله و شکایت و همون اول میداشتی مقصر همه چیز این وسط تویی 

یک چرا بچه را سقط کردی اگه عمدی بودی داری تاوان میدید دو فکر می‌کنی با طلاق مشکل حل میشه خوشبخت میشی من به تو بگو سیم خوشبخت نمیشی هیچ بدبخت هم میشی هر روز آرزوی مرگ می‌کنی سه داری با اعصاب بچه آن بازی می‌کنی خواهر من دعوا میکردن بچه اش دست هاش میخورد دکتر می‌گفت از استرسه انگار بچه ای من نمیتونم نه که ما سختی نداریم یعنی شوهرت هیچ خوبی نداره بدی همش داره انصاف هم خوب چیزیه گذشت کنی نتیجه اش میبینی نکنی بچه آن بدبخت می‌کنی از قدیم گفتن خونه ات میتونی عوض کنی ولی سرنوشت نه

عزیزم باید بری مشاوره 

فقط مشاور میتونه کمکت کنه.

تو را خدا به خاطر بچه هات بمون زندگی کن 

دقیقا مادرشوهر منم همینو گفت بهم گفت بچت برات نمیمونه شوهرت میمونه در حالیکه وقتی شوهرش زنده بود هرروز براش تخم مرغ میپخت و هیچ وق خونه نبود همش سفر بود