یه نفس عمیق بکش
الان حسرت گذشته و آرزوی محال مشکلی رو حل نمی کنه، برعکس فرسوده ترت می کنه و از هدفت یعنی خوشبختی پسرت دورت می کنه. هیچ مادر افسرده و فرسوده ایی نمی تونه کسی و خوشبخت کنه، پس بهتره از نقش قربانی بیای بیرون و رول و نقش قهرمان زندگی ت رو بازی کنی، می دونم سخته اما باید به خاطر بچت بتونی.
حتما شنیدی کسایی که عاشق هم بودن، برای هم جون می دادن، اما بعد مدتی زندگی از هم متنفر شدن و جدا شدن، و بعد طلاق جشن طلاق گرفتن از خوشحالی
یعنی می خوام بگم همونطوری که عشق به تنفر تبدیل میشه، تنفر هم ممکنه روزی به خنثی بودن
و شاید به دوست داشتن عادی تبدیل شه
هیچ چیز در این زندگی بعید نیست
پس حتما از مشاور کمک بگیر
باگ های ذهنیتو در میاره
ذهنت اروم میشه
شاید، میگم شااااید بتونه کمکت کنه
واسه پسرت همه راه ها رو برو
گاردت رو بردار
دعا می کنم معجزه در زندگی ت اتفاق بیفته
و دیدت نسب به همسرت اونقدر عوض شه که به جای اینکه بگی مثل بابا بزرگاست بگی خیلی محجوبه
به جای آویزن، بگی خیلی با محبته
❤️❤️❤️❤️❤️