ما بفکر قسط و بدهی بودیم همزمان اینکه عروسی گرفتیم خونه خریدیم تجهیز کردیم تا خرخره تو قسط بودیم
صبحونه یادمه یه نیمروز با سوسیس درست کردم ناهار و شامش یادم نیست رفتیم شاباش و کادوهارو گرفتیم از خانواده ها
خلاصه درگیری های مالی داشتیم
حتی روز عروسیمم زیاد یادم نیست