من پدرم فوت شده از بچگی
خواهر برادر ندارم
خواستگار برام اومده ایشون خیلی زرنگ و با سیاستن
اما مامانم واقعا داره با سادگیش ابرومو میبره فکرکنید تو این شرایط که هر دختری نیاز داره یکی باشه تو خواستگاری خوب حرف بزنه همه چیو راست و ریست کنه مامان من با سادگیش داره گند میزنه به همه چی دارم سکته میکنم احساس بی پناهیو بی کسی دارم😭😭
مثلا امروز طرف زنگ زده بگه فردا مادرم باهاتون تماس میگیره و فلان قرار و اینا بزاره مامان من شروع کرده از این حرف میزنه ک این تو خونه زیاد کار نکرده ها
این لوس بار اومده ها
این پدر نداشته جایی یا سفری چیزی نتونستم ببرمش
مدام نقطه ضعف میده دست طرف
یا میگه اسم ازدواج میاد من تنو بدنم میلرزه
اخه چرا اینو جلو طرف میگی مادر من
چرا ترحم میخری😭چیکارکنم بچه ها چیکارکنم
یا زیادی میخنده شوخی میکنه سریع صمیمی میشه