شوهرم حرف طلاق میزنه بفکر بچه هاش نیست

حتما حتما برو.ببین بازم داشتم تاپیکاتو میخوندم.نمیدونم چرا نگران شما شدم.خوابم میاد ولی متونستم بی خیال بشم.میتونی بهترین زندگی رو داشته باشی.همسرت خیلی تحت فشاره تا همیتجا هم خیلی مردانگی کرده.قدرش رو بدون.بهش محبت کن این افکار رو کلا بذار کنار.بذار زندگی کنین عمر کوتاهه

پس کرم داره،،،چی بگم

خداهدایتش کنه

معلومه که عصبی میشه.انقدرکه سوالای رو مخی ازش پرسیدی😅 دیگه ارژی داره به سوال پرسیدن.جنس سوالاتو میشناسه میدونه میخوای به چی برسی و دنبال چی میگردی.مدام با خودش میگه آش نخورده و دهن سوخته...سیگار هم به خاطر فشار زیاد روانی هست اذیتش میکنی.زن باید به همسرش ارامش بده نه اینکه خونه رو براش قفس بکنه که وقتی بیرون میره حس رهایی داشته باشه دلش نخواد برگرده

عزیزم ضعف نشون نده احتمالا میدونه میترسی داره سو استفاده میکنه

امان از اینستا و زنای عوضی 

مردامون بی غیرت شدن

ببخشید ولی ایشون یه حیوونه البته بلا نسبت حیوون حیوونم رو بچش عاطفه داره 

با هم برید پیش یه مشاور خانواده خبره. حتی اگر لازمه برید پیش روان درمانگر تا جایی که میتونید سعی کنین رابطه رو بسازید.

. محبت کردن خیلی خوبه ولی اینکه عین محبت مادر به فرزندش باشه یا محبت زن به شوهرش خیلی فرقه.من خودم یه مادرم وقت و انرژی و توجهی که نسبت به بچه دارم خیلی متفاوت از همسرمه. 

ان شا الله تا دیر نشده حلش کنی.من نه دیدمت نه میشناسمت و نه خواهم شناخت.ممکنه اخرین مکالمه ما هم باشه پس رک و بی رودروایسی بهت میگم که خیالم راحت باشه گفتم و انجام وظیفه کردم ، شما بدبینی و همسرت خیلی دوست داشته که تا الان هم تحمل کرده و اگر ادامه بدی شک نکن که کارتون به طلاق میکشه و حتما هم پشیمان میشی ولی دیگه فایده نداره.پس برای تغیبر تلاشتو بکن 

مردا تو حالت عادی هم از سوال پیچ شدن بدشون میاد نه فقط مردا حتی زنها ببین با اون مدل سوالای شما چقدر عصبانی میشه بنده خدا و بازم تحمل میکنه