یه پسری هفت ساله میشناسم یه هفته پیش اومد ابراز احساسات کرد و گفت که منو دوست داره و در واقع منم دوسش داشتم ولی خانوادش مخالفت کردن و مثل اینکه دوست دارن پسرشون از فامیل زن بگیره و این پسر بدبختم نه برادر بزرگترش یه بار طلاق گرفته پشیمون شد برگشت به من گفت خانوادم گفتن این طایفه خوب نیست هزارتا حرف که هرکاری کردم متقاعد نشدن و من نمیخوام فردا چیزی بشه که خانوادم از چشم من ببین که آره ما بت گفتیم این دخترو نگیر و در واقع این پسر یجورایی هر چیم داره از پدرش بوده بخاطر همین حس میکنم نتونست مخالفت کنه الان چی بخونم نظرشون عوض شه بیان خواستگاری پسره پسره ساده و خوبیه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.