شوهرم گفت دوستت ندارم😭

عزیزم یه گوشی از مادری خواهری کسی قرض کن یا اگه خودت گوشی قدیمی داری یه رم بنداز توش گوشی رو بذار حالت هواپیما بعد بذارش رو ضبط صدا و تو ماشینش جاساز کن یه مدت تحت نظرش بگیر ببین دردش چیه 

احتمال اینکه کسی زیر پاش نشسته باشه زیاده

ازش آتو و مدرک گیر بیار

سوهرت از اون پدر سوخته هاس توام ساده ای 

انقدر بدم میاد از آدمایی که وقتی کسی رو دوست ندارن میرن باهاش ازدواج میکنن و بدبختشون میکنن 

نمی‌دونم والا چه مرضی دارن این کار رو میکنن

وای وای وای تاپیک قبلی تو خوندم اعصابم خورد شد یعنی چه که چرا بهش گفتی جانم یعنی تا حالا شما چون حرفی تیکه زبونتو نگفتی اصلا اینقدر نباید یک مرد زیر نظر داشت  وهمهی رفتاراشو چک کرد احساس میکنم با رفتارهای خودت هستش کردی که گفته دوست نداره و به نظرم بهت دروغ گفته دوست داره ولی از نداشتن آزادی خسته شده 

اقتدار یعنی مرد حس کنه که مهمه تو خونه و دارای ارزش و جایگاهه یکیش بدرقه و استقباله یکیش جدل و یکی به دو نکردنه حفظ احترامه مثلا وقتی گیر میدی یعنی من بهت اعتماد ندارم یا قهر میکنی یعنی برام ارزشی نداری و این شدیدا به مرد ضربه میزنه منت کشی نمیکنه که هیچ سر لج هم میفته و خیلی چیزای دیگه که اگه بخوای میتونم آدرس بدم که تو کلاسش شرکت کنی و دقیقتر متوجه بشی و ان شاالله زندگیتو بسازی

نماز شب عالیه من میخونم هرشب 

دلتو بده دست خدا صاف وساده پاک . بگو نمیخوام زندگیم خراب شه کمکت میکنه 

خب این به نفعته     بشین تو خونش   بگو طلاقمو بده    حق و حقوقمو بده    من پدر و مادرم شهر دیگه ان   

تکلیف حق و حقوقم که مشخص شد     اونوقت میرم    نه الان که وسایل جهزیه ام تو خونه ی توئه و تکلیف مهریه هم مشخص نیست      طلاق نامه که بیاد دستم اونوقت میرم خونه ی پدر و مادرم      تا اون روز تو شوهر منی    خرج زندگیم    محل سکونتم هم    وظیفته 

عزیزم اینا دلیل نمیشه

خب همین التماس ها رو میکنی بدتر میشه دیگه

پاشو برو پیش یک مشاور خوب نه هر مشاوری از ساست دکتر تو بهترین هاشو انتخاب کن

اینطوری اصل خودتو زیر سوال میبری نمیتونم بدون تو و... که بدتر میشه

اسی من اصلا آدم بدبینی نیستم ولی این بدون و ‌شک نکن همو من همکارش که خیلی بهش جانم میگه افتاده تو زندگیت 

مردی که به تو یه کلمه محبت زبانی نکنه ولی برای بقیه جانم یادش نمیره و دعوا میگیره زیر سرش بلند شده

والسلام ☝️☝️☝️☝️☝️

این موضوع دقیقا مثل همین برای شوهرم پیش اومد شوهرم می‌گفته نمی‌خوام میگفتن ازدواج می‌کنی درست میشه چندین بار حتی خانوادش میگن فرشید اینطوری دوست داره اون اصلا نگاه نمی‌کرد آخرش بهش گفته برو تو حیفی پیش من دوست ندارم ازدواج مون زورکی شوهرم تمام مهریه شو داده طلاقش داد 

بگو باشه برو درخواست طلاق بده 

ببین چی میگه

پس همون فقط نشسته پای پیام های منفی دیگران..

مثلا چیزای منفی خونده..همین.. 

مشکل گفتمان ۲نفره اینه که از حال بد همسر

با کلمات چرا و مگه چی شده؟ استفاده بشه..

و هی اصرار کنی بیا حرف بزنیم..این اشتباهه

وقتی خودش هنوز داره بهونه میاره یعنی خودشم نمیدونه چشه..مثل یه ویروس که باید دوره ش بگذره و بالا بیاره

فعلا یه مدت بذار اون گوینده باشه..

ته دلش که خالی شد..معلوم میشه..چشه..

حرفاش به دلت نگیر..بذار ویروس از روح و فکر خارج بشه

بخودت بگو این الان داره

با کودک درونش حرف میزنه/خط خطی میکنه..

راستی نگفتی سن جفت تون رو؟