من امروز رفته بودم کافی نت ی عالمه ادم بود نوبتم شد رفتم جلو ی کاری داشتم یادم رفته بود عکس ببرم گف عکستو بده منم ی ذره خجالتیم اروم گفتم عکس ندارم نمیشه ی جور راه بندازین کارمو از راه دوری اومدم بعد انگار نشنید دوباره تکرار کردم
برگشت بین اون همه جمع با هر هر کر کر گفت من از این عکس میخوام این میگه از راه دوری اومدم از راه دور اومدن چ ربطی ب عکس نیاوردن داره هر هر کرکر
بعد همه خندیدن ی لحظه ی جور شدم خیلی بد بود از صب ب اون فک میکنم ناراحتم