انقدر کرم ریخت و تیکه انداخت و پشت سرم دعوا درست کرد رابطمو خیلی خیلی کم کردم
الان هم سرکار میرم هم دانشگاه
میدونم همه جا میشینه میگه بچه دخترمو نگه میدارم عروسم خودش بچشو نیاورد وگرنه نگه میداشتم
ببرم بزارم اونجا بگم نگه دار
جوونه و حوصله داره ولی دلیل نبردنم این بود دلش نمیومد یه عروسک یا لباس به بچه من بگیره فقط برای بچه خواهرشوهرم خودشو میکشت و از طرفی نخواستم زیر منتش باشم چون تو بارداری یبار اومد ظرفامو شست و پاشو از خونه گذاشت بیرون به شوهرش گفت من کاراشو کردم اون جبران نکرد و یه ناهار نداد در حالی که گفتم بمون خودش بدو بدو رفت چوقولی کنه
الان من دخترمو بردم مهد
شما بودین میدادن نگه داره؟