من میرم خونشون زنداداشم نامزده اصلا باهام حرف نمیزنه یا تو گوشی با میره اتاق وقتی ام هست پشتش و میکنه و دراز میکشه منم همش باهاش حرف میزدم ولی آره و نه جواب میداد و ....
ناراحت شدم چون من هیچ کاری و هیچ دخالتی ندارم تو زندگیش چون نه خواهری دارم نه زنداداش دیگه ای زود به زود میرم خونه مادرم دلم واسشون تنگ میشه ولی ازش ناراحت شدم دیگه و باهاش منم اونجوری حرف میزنم
حالا مادرم میگه نه تو باید حرف بزنی
نه حق با توست
دیگه تحویلش نکیر
حق با تو هست.
مامانت باید طرف تو رو بگیره.
مادر شوهر هم مادر شوهرای قدیم.
عزیزم
اشتباه منو نکن
من دقیقا زن داداشم اینجوری بود
منم ساده دلم تنگ می شد و ذوق داشتم براش،و ...
الان سالها گذشته اون همونجوری مونده ومورد احترام بیشتر ومن به خاطر رفتارم برچسب ساده بودن واحمق بودن وبی سیاست بودن بهم خورده
وزن داداشم اصلا دیگه آدم حسابم نمی کنه و خیلی راحت درموردم نظر میده، و
هنوزم مامانم طرفدار اونه ...
نه عزیزم شخصیت خودت رو حفظ کن
ازاین زن داداش برای تو خواهر درنمی یاد
نمیخواد بهش بی احترامی کنی ولی اصلا کاملا نادیده اش بگیر هم خودشو هم رفتارشو، ایشالا خوشبخت بشن ...
خودت
خودت رو
دوست داشته باش
اگه خودت
خودت رو دوست نداشته باشی
چطوری دیگران این زجر( دوست داشتنت) رو تحمل کنند
مامانت رو هم بزارتوباغ افکار خودش خوش باشه
نمیخواد باهاش بحث کنی وقانع اش کنی چون قانع نمیشه
فکر میکردم با اومدنش جای همه رو پر کنه ولی اشتباه میکردم
هنوزم خیلی دوستش دارم تو این ۴ ماه همش اینجوری می‌کرد و من نادیده گرفتم و باهاش بازم‌گرم گرفتم ولی دیگه در حد خودش باهاش رفتار کنم چون واقعا دلم شکسته ازش
روز عقدشون گفتند بریم حلقه بگیریم من میخواستم برم خونه گفت نه تورو خدا بیا و توهم انتخاب کن ....و رفتیم بازم اونجا گفتم هرچی دلت میخواد من چی بگم مامانم براش النگو میخواست بخره گفت تک پوش میخوای با دوتا تکی خودش گفت دوتا رو
مامانش گفت کو فکر کن تک پوش بردار اینم گفت باشه بعد یک مدت گفته بود آره اون واسم انتخاب کرده منو مجبور کرده😶
خبلی ناراحتم این وسط مامانم هم که فقط میخواد منو کوچیک کنه
ازونجا که شناختمت
حق با مادرت.
چون کلا اینجور که مشخصه هیچکس آدم حسابت نمیکنه جز خودت که همش مظلوم نمایی میکنی تو دو تا راه داری یا روی خودت کارکنی و انقد نقش مظلومارو بازی نکنی یااینکه کلا از شوهر و خانواده شوهر و حتی مادرت حس حقارت و بکشی
من حرفام خیلی تلخه ولی عین حقیقته
