دو ماه پیش سر یه موضوعی با عشقم قهر کردم بهش گفتم که دیگه نه به من زنگ بزن نه دیگه پیام بده ولی بعدش پشیمون شدم و دوباره بهش زنگ زدم بعد دوباره باهاش پشت گوشی دعوا کردم و گفتم که تو خیلی بچه هستی و همش قهر میکنی من حوصله بچه بزرگ کردن ندارم الان هم دو ماهه که قهر هستیم با هم
تا میرم فراموش کنم همش اسمش میاد جلو چشمم همش اسمش رو میبینم چند سری تو خیابون اتفاقی دیدمش همش خوابش رو میبینم
خدایا دارم دیوونه میشم از بیست و چهار ساعت شبانه روز فقط سه ساعت میخوابم همش تو فکرم نمیتونم زندگی روزمره خودم رو بچرخونم و همش کسل و بیحال هستم
اگر قراره برگرده که خب برگرده اگه قرار نیست برگرده چرا اینقدر من نشونه میبینم
دارم رواااااااالنی میشم یکی به دادم برسه