امروز حیلی دلم گرفته بود زنگ زدم بهش گفتم گسی هست گفت یعنی چی کسی هست گفتم برای ازدواج میگم پای کسی وسطه گفت ن چرا چرت میگی گفتم من نمیگم بقیه نظرشون همینه خلاصه انکار کرد
بهش گفتم الان ۶ ماهه دوری یعنی تو اصلا ب زنت نیاز نداری چجوری نیازت برطرف میکنی گفت میشینم نگاه میکنم ب زندگیم عبرت میگیرم
نمیدونم نباید میگفتم این حرفارو؟ واقعا دیگ نمیتونستم جلوی خودمو بگیرم
چون درخواست طلاق داده چندماهه