چندروز قبل رفته بودم سفرکاری دلشتم برمیگشتم سرظهرتوفرودگاه نشسته بودم صحنه خیانت زلیخا و فرار یوزارسیف داشت از تلویزبون پخش میشد یه اقاهه کنارمن نشسته بود هی با تاسف سرتکون میداد یه نکاهم به من میکرد 😄😄😄
خو مرتیکه من به تو چیکار دارم نشسته بودم چایی نبات میخوردم 😂😂😂
😂😂😂 چند سالش بود همه حداقل یکی دو تا فیلم بدون سانسور دیدن
دیگه این که چیزی نیست ما با خانواده نگا کردیم
نامجو میخونه : که من هستم آن تک درختی/که در پای طوفان نشسته/ همه شاخه های وجودش/ ز خشم طبیعت شکسته....🍂 و من با تمام وجود حس میکنم🗓️ «عشق سلطان است و باقی بنده ایم✨» ای دانای بزرگ چه کسی مرا پاسبانی میکند اگر تو از من غافل شوی؟ای هستی بخش مرا به نیروی مهر و دوستی از شر بد منشان نگهداری نما! اگر او را کسی بدانید که فراسوی ابرها نشسته و با چوبی جادویی پیوسته از ستایشگران خود پشتیبانی میکند و جهان را برای یاری رساندن به پیروانش زیر و رو میکند راه خود را نیافته اید! آن مینوی نهفت، همان مهر و امید است که در آوا و آهنگ چوپانها به گوش میرسد ، در واژه چکامه سرایان به نگارش در می آید یا در تیشه چکش هنرمندان بر سنگ سختی ، نگاره می سازد. چون این دانه ها به یکدیگر بپیوندند رشته مهر توانا ترین میشود و پرده هستی از آن رنگ میگیرد. « قسمتی از کتاب مورد علاقه من
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
۵۰/۶۰ ساله بود خاک توسر هی با تاسف به من نکاه میکرد همسرمم باهام نبود نه این خیلی چشم وگوش بسته بود ...
😂😂😂🤣 از اوناست که زن و شوهر باید جلوش اصلا نزدیک هم نشینن
نامجو میخونه : که من هستم آن تک درختی/که در پای طوفان نشسته/ همه شاخه های وجودش/ ز خشم طبیعت شکسته....🍂 و من با تمام وجود حس میکنم🗓️ «عشق سلطان است و باقی بنده ایم✨» ای دانای بزرگ چه کسی مرا پاسبانی میکند اگر تو از من غافل شوی؟ای هستی بخش مرا به نیروی مهر و دوستی از شر بد منشان نگهداری نما! اگر او را کسی بدانید که فراسوی ابرها نشسته و با چوبی جادویی پیوسته از ستایشگران خود پشتیبانی میکند و جهان را برای یاری رساندن به پیروانش زیر و رو میکند راه خود را نیافته اید! آن مینوی نهفت، همان مهر و امید است که در آوا و آهنگ چوپانها به گوش میرسد ، در واژه چکامه سرایان به نگارش در می آید یا در تیشه چکش هنرمندان بر سنگ سختی ، نگاره می سازد. چون این دانه ها به یکدیگر بپیوندند رشته مهر توانا ترین میشود و پرده هستی از آن رنگ میگیرد. « قسمتی از کتاب مورد علاقه من