بچه ها یه پسری دانشگاه بود شش ماه اصرار داشت باهاش برم تو رابطه کلی تلاش کرد ولی من آدمیم که ظاهری بروزم ولی چهارچوب خودم رو دارم تا شش ماه چندین بار بیشتر صدبار بلاک کردم گفتم پیم نده پرخاش کردم چمیدونم هرکار بگید کردم،یه دانشگاه هستیم هردو یه سمت دانشجویی داریم تا اینکه اون هفته قبول کردم باهاش برم تو رابطه و من رو بوسید کمرم اینارو دست زد یکمم بالا تنم ولی بیشتر پیش نرفت دید ناراحتم تو این شش ماه پسز خوبی بوده مشخص با هیچ دختری ارتباط نداشته ولی حالم خیلی بد حس میکنم ناپاکم نجسم حس میکنم اگر همسرم نشد و همسرم نفر دوم زندگیم بود چقدر بده حس خیانت به مامان وبابام رو دارم حس عذاب وجدان میکنم
بگو آدم دوستی نیستم اگر منو برای ایندت میخای بمون اگرنه برو
حالا جدای از بحث همسر آیندت و.....
لطفا برای عزت نفس خودت اجازه نده بهت دست بده مخصوصا اگه مطمئنی قصدش جدی نیست
اگه پسرخوبی بود اینکارو نمیکرد
صدبار گفتم هرطور بگی‌گفتم میگه آیندرو ندیدیم که قول الکی بدم دل خوش میکنی ولی آدم یه روز دو روز نیست مشخص ازش یعنی حرفاش همیشه بوی بعد رو میده حواسش هست بهم اصلا میفهمه که نباید از یه حدی جلو تر بره این سریم یه دعوای حسابی کردم باهاش مشکلم این ول نمیکنه من رو منم جونم داره بالا میاد برای اتفاقی که برام افتاده دارم از بین میرم
نخوره خودتو ادمیم و باید ترجبه کنیم مهم اینه ب تباهی نریم و راه رو پیدا کنیم ک خداروشکر ادم عاقلی هستی هیچکس اکبند نمیمونه پشت در بسته تا زن یا شوهرش بیاد اگر مشکلت بوسه اس والا چیزخاصی نیست شاید تو اولینات باشوهرت باشه ولی دورازجون طلاق بگیری بنظرت مهمه اولین ها؟
بهش گفتم معذرت خواهی کرد کلا قبول کرد که حتی از روی لباسم نباید لمس میکرد من رو ولی مشکل خودمم الان من که هیچ وقت دیگه نمیرم سمتش الان مشکل روح خودم که سر لمس از روی لباس دارم از پا در میام پریود شدم وقتی تایمش نبود به دوستمم گفتم میگه بزرگش میکنی جسم آدم مهم تر این که تو انقدر حس بد به بدنت داشته باشی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
