2777
2789
عنوان

حس ششمم بشدت قویه و خوابام به واقعیت تبدیل میشه

| مشاهده متن کامل بحث + 7697 بازدید | 438 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حس محمد به اون دختره آیدا رو چی حس میکنی؟

حس آیدا به محمد بیشتر محمد به آیدا هست

تاپیک مهاجرت رو خواهم زد. تاپیک آخرین شبی که روی تخت توی خونه کنار پدر مادرم میخوابم رو خواهم زد. تاپیک خداحافظی از ایران و مردمش رو خواهم زد. تاپیک جمع کردن چمدونم رو خواهم زد.   ‌‌‌‌                   فراموش نکن که به آزادی فکر کردی فراموش نکن که نفس هات به شمار افتاد فراموش نکن که امیدوار بودی که ناامیدشدی فراموش نکن که زخم عمیق برداشتی فراموش نکن فراموش نکن. مامان اگه صبح رفتم شب بر نگشتم جسدم تو بیابون پیدا شد نترس روی سنگ قبرم بزنیا بنویس تا آخرین لحظه جنگید مامان اگه هیچ وقت نتونستم از ایران برم هرکس داشت مهاجرت میکرد بهش زعفرون و پسته بده ببره با خودش. مامان کاش بیشتر مراقبم بودیا مامان تو امضام دارم برات مینویسم بگم تو اون شب رو تجربه میکنی که بدون من برمیگردی خونه و شب بدون من میخوابی و من فقط از اصفهان خارج نشدما من ایرانو ترک کردم. مامان دیگه شب زنگ نمیزنی بگی بیا خونه بابا منتظره دیر وقته بیا خونه سفره آمادست. مامانی برای تو نوشتم ولی نه فقط تو برای هرکس که میخونه امضام اون نمیدونه با نوشتن این امضا چقدر اشک ریختم و تصور کردم ولی نوشتمش و در آخر خانم امینی بخواب که ما بیداریم

چه حسی ازم میگیری

همیشه تو زندگیت دلت میخواسته مستقل باشی هدف های زیادی داری و داشتی که تلاشت اونقدر نبوده که به همشون برسی 

در آینده یه خبر بهت میرسه که ممکنه چند روزی حالت گرفته بشه این روزا مشغله فکری زیادی داری

تاپیک مهاجرت رو خواهم زد. تاپیک آخرین شبی که روی تخت توی خونه کنار پدر مادرم میخوابم رو خواهم زد. تاپیک خداحافظی از ایران و مردمش رو خواهم زد. تاپیک جمع کردن چمدونم رو خواهم زد.   ‌‌‌‌                   فراموش نکن که به آزادی فکر کردی فراموش نکن که نفس هات به شمار افتاد فراموش نکن که امیدوار بودی که ناامیدشدی فراموش نکن که زخم عمیق برداشتی فراموش نکن فراموش نکن. مامان اگه صبح رفتم شب بر نگشتم جسدم تو بیابون پیدا شد نترس روی سنگ قبرم بزنیا بنویس تا آخرین لحظه جنگید مامان اگه هیچ وقت نتونستم از ایران برم هرکس داشت مهاجرت میکرد بهش زعفرون و پسته بده ببره با خودش. مامان کاش بیشتر مراقبم بودیا مامان تو امضام دارم برات مینویسم بگم تو اون شب رو تجربه میکنی که بدون من برمیگردی خونه و شب بدون من میخوابی و من فقط از اصفهان خارج نشدما من ایرانو ترک کردم. مامان دیگه شب زنگ نمیزنی بگی بیا خونه بابا منتظره دیر وقته بیا خونه سفره آمادست. مامانی برای تو نوشتم ولی نه فقط تو برای هرکس که میخونه امضام اون نمیدونه با نوشتن این امضا چقدر اشک ریختم و تصور کردم ولی نوشتمش و در آخر خانم امینی بخواب که ما بیداریم

منم میگی چی حس میکنی برمیگرده بهم؟

احتمال اینکه برگرده کمه ولی هست 

این روزا احساس تنهایی داری و دلت میخواد چند روزی از زندگی دور باشی 

در برابر مشکلات زندگی ظرفیت صبوری خوبی داری

تاپیک مهاجرت رو خواهم زد. تاپیک آخرین شبی که روی تخت توی خونه کنار پدر مادرم میخوابم رو خواهم زد. تاپیک خداحافظی از ایران و مردمش رو خواهم زد. تاپیک جمع کردن چمدونم رو خواهم زد.   ‌‌‌‌                   فراموش نکن که به آزادی فکر کردی فراموش نکن که نفس هات به شمار افتاد فراموش نکن که امیدوار بودی که ناامیدشدی فراموش نکن که زخم عمیق برداشتی فراموش نکن فراموش نکن. مامان اگه صبح رفتم شب بر نگشتم جسدم تو بیابون پیدا شد نترس روی سنگ قبرم بزنیا بنویس تا آخرین لحظه جنگید مامان اگه هیچ وقت نتونستم از ایران برم هرکس داشت مهاجرت میکرد بهش زعفرون و پسته بده ببره با خودش. مامان کاش بیشتر مراقبم بودیا مامان تو امضام دارم برات مینویسم بگم تو اون شب رو تجربه میکنی که بدون من برمیگردی خونه و شب بدون من میخوابی و من فقط از اصفهان خارج نشدما من ایرانو ترک کردم. مامان دیگه شب زنگ نمیزنی بگی بیا خونه بابا منتظره دیر وقته بیا خونه سفره آمادست. مامانی برای تو نوشتم ولی نه فقط تو برای هرکس که میخونه امضام اون نمیدونه با نوشتن این امضا چقدر اشک ریختم و تصور کردم ولی نوشتمش و در آخر خانم امینی بخواب که ما بیداریم

در مورد من چی میتونی بگی؟

حالت بهتر از قبل داره میشه 

اطرافیانت یکم حساس هستن روی شما 

جنبه بالایی داری و یکم بی انگیزه شدی نسبت به قبل

تاپیک مهاجرت رو خواهم زد. تاپیک آخرین شبی که روی تخت توی خونه کنار پدر مادرم میخوابم رو خواهم زد. تاپیک خداحافظی از ایران و مردمش رو خواهم زد. تاپیک جمع کردن چمدونم رو خواهم زد.   ‌‌‌‌                   فراموش نکن که به آزادی فکر کردی فراموش نکن که نفس هات به شمار افتاد فراموش نکن که امیدوار بودی که ناامیدشدی فراموش نکن که زخم عمیق برداشتی فراموش نکن فراموش نکن. مامان اگه صبح رفتم شب بر نگشتم جسدم تو بیابون پیدا شد نترس روی سنگ قبرم بزنیا بنویس تا آخرین لحظه جنگید مامان اگه هیچ وقت نتونستم از ایران برم هرکس داشت مهاجرت میکرد بهش زعفرون و پسته بده ببره با خودش. مامان کاش بیشتر مراقبم بودیا مامان تو امضام دارم برات مینویسم بگم تو اون شب رو تجربه میکنی که بدون من برمیگردی خونه و شب بدون من میخوابی و من فقط از اصفهان خارج نشدما من ایرانو ترک کردم. مامان دیگه شب زنگ نمیزنی بگی بیا خونه بابا منتظره دیر وقته بیا خونه سفره آمادست. مامانی برای تو نوشتم ولی نه فقط تو برای هرکس که میخونه امضام اون نمیدونه با نوشتن این امضا چقدر اشک ریختم و تصور کردم ولی نوشتمش و در آخر خانم امینی بخواب که ما بیداریم

عزیزم لطفاً به منم بگه کنکور قبول میشم ؟ آینده عاطفیم چی میشه در کل چه حسی به آینده ام داری؟

یه شکست در آینده خواهی داشت یا طوری که خودت میخوای پیش نمیره 

چیزی رو به زور نخوا و شکستی که میخوری مدت ها بعد میفهمی سود هایی هم داشته

تاپیک مهاجرت رو خواهم زد. تاپیک آخرین شبی که روی تخت توی خونه کنار پدر مادرم میخوابم رو خواهم زد. تاپیک خداحافظی از ایران و مردمش رو خواهم زد. تاپیک جمع کردن چمدونم رو خواهم زد.   ‌‌‌‌                   فراموش نکن که به آزادی فکر کردی فراموش نکن که نفس هات به شمار افتاد فراموش نکن که امیدوار بودی که ناامیدشدی فراموش نکن که زخم عمیق برداشتی فراموش نکن فراموش نکن. مامان اگه صبح رفتم شب بر نگشتم جسدم تو بیابون پیدا شد نترس روی سنگ قبرم بزنیا بنویس تا آخرین لحظه جنگید مامان اگه هیچ وقت نتونستم از ایران برم هرکس داشت مهاجرت میکرد بهش زعفرون و پسته بده ببره با خودش. مامان کاش بیشتر مراقبم بودیا مامان تو امضام دارم برات مینویسم بگم تو اون شب رو تجربه میکنی که بدون من برمیگردی خونه و شب بدون من میخوابی و من فقط از اصفهان خارج نشدما من ایرانو ترک کردم. مامان دیگه شب زنگ نمیزنی بگی بیا خونه بابا منتظره دیر وقته بیا خونه سفره آمادست. مامانی برای تو نوشتم ولی نه فقط تو برای هرکس که میخونه امضام اون نمیدونه با نوشتن این امضا چقدر اشک ریختم و تصور کردم ولی نوشتمش و در آخر خانم امینی بخواب که ما بیداریم

حالت بهتر از قبل داره میشه اطرافیانت یکم حساس هستن روی شما جنبه بالایی داری و یکم بی انگیزه شدی نسبت ...

تروخدا در مورد من چی حس می‌کنی 

اسمم نگار 

اگه میتونی در مورد کار و ازدواج بگو 

مرسی 

صلوات میفرستم برات 🥲 ❤️ 🫂 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز