چندسال پیش وقتی حالم خراب بود و تو وضعیت گندی بودم بچگی کردم و وضع بدمو باهاشون در میون گذاشتم در غالب درد دل اما بعد با همونا کلی اذیتم کردن و مسخرم کردن و حرف ساختن پشتم خیلی آسیب زدن بهم...خلاصه مطلب که تموم شد و دیگه جدا شدیم و دیگ چندساله ندیدمشون اما فردا در یک مکان عمومی میبینمشون نمیتونم هم نرم و از همه بدتر که هنوز نتونستم از وضعیت گندی که اوناهم راجبش اطلاع دارن دربیام....دیگه مث قبل اهمیتی نمیدم اما یکم استرس دارم بنظرتون چیکار کنم چطور بهشون اهمیت ندم اون بلاهایی که سرم آوردن همش جلو چشمه
باور کنید هیچوقت در شناختِ کاملِ هیچکس موفق نخواهید بود؛آدمها، همیشه در بهترین زمانِ ممکنِ زندگیتون، با رفتاری غیرِمنتظرهتمام امیدهاتون رو بر باد میدنو رها میشوید. من فقط صفرو صدم حد وسطم مرد. یکی از بهترین سریالایی ک دیدم سریال ترکی چوکور بوده البته فقط زیرنویس ، 😍 وقتی یه نابینا درمان میشه اولین چیزی ک دور میندازه عصاشه........ میگن ادمارو از بدیای گذشتش قضاوت نکن شاید سحر توبه کرده باشه اما من میگم ادمارو از خوبیای گذشتشون نشناسید ممکنه همین امروز صب کثیف شده باشه، میدونی بحثه روحه.****تتلو**** ❤️کار بر no aks هستم❤️
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.