2777
2789
عنوان

دیروز خواهرم اومد خونم گریه کرد

380 بازدید | 30 پست

عشق خاله ۶ماهشه و مشکل ژنتیکی و تاخیری داره وخواهرم  داره میبره کاردرمانی یهو بغضش ترکید از حرفهای مادرشوهرش الهی بمیرم براش توروخدا دعا کنید کاردرمانی جواب بده وبچش خوب بشه ...آخه خواهرم همش۲۰سالشه خیلی زود بود که این همه غصه داربشه ماتو شهر غریبیم و دور از خانواده خودمون. 

کاش همه اینها خواب بود وخواهرزادم سالم بود دلمون خیلی غصه داره توروخدابا دلای شکسته دعاکنید خدامعجزه کنه  


بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

با امیددد ببره دکتر یکی بود توی فامیل ما بچه تا کلاس دوم اصلا حرف زدنشو آدم نمیفهمید الان کلاس ۴ ام هست اومده بودن خونمون قشنگ حرف میزد خیلی خوب ولی مادرش با امید میبرد دکتر حرف کسی رو گوش نمیداد 

فقط 44 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

کاش میشد برگردیم قدیما...🍃

مشکلش چیه

مشخص نیس ولی رشد دورسرش کمه دکتر احتمال میکروسفالی داده آزمایش ژنتیک هم نوشته ولی الان موقعیتش روندارن مستاجرن خانواده شوهرشم کمک نمیکنن هیچ دل خواهرمم میشکنن

بهش بگو صبر کنه صبر و عمیقا بچه را بخواد از صمیم قلب منم دخترم مشکل داشت ولی خدا کمک میکنه 

حالا ببین چه بچه ای بشه 

یه بارم به مادرشوهرش بگه خدا اینو به من داده خیلی دوستش دارم 

من از  دکتر دخترم که خیلی دخترمو دوست داشت یاد گرفتم ،

اون میگفت بچه هاتونو بدین من بزرگشون میکنم ...

مشخص نیس ولی رشد دورسرش کمه دکتر احتمال میکروسفالی داده آزمایش ژنتیک هم نوشته ولی الان موقعیتش روندا ...

سی تی اسکن گرفتن از مغزش؟ 

از این کاربری دو نفر استفاده میکنن من و مامانم پس اگه تناقضی تو تاپیک ها دیدید تعجب نکنید

با امیددد ببره دکتر یکی بود توی فامیل ما بچه تا کلاس دوم اصلا حرف زدنشو آدم نمیفهمید الان کلاس ۴ ام ...

خداکنه بچه ماهم خوب بشه..خواهرم ماشالله بااینکه ازمن کوچکتره ولی خیلی صبوری اکه من همچین مشکلی داشتم خودمو میکشتم ولی آدمه دیگه کم میاره 

بهش بگو صبر کنه صبر و عمیقا بچه را بخواد از صمیم قلب منم دخترم مشکل داشت ولی خدا کمک میکنه حالا ببین ...

خییلی بچه رو دوست دارن هم خودش هم شوهرش...میدونی توفامیل چندنفر باخواهرم زایمان کردن و بجه های اونارونیبینه غصه میخوره البته الان چندوقته هیچ جا نمیره چون خیلی ازش سوال میکنن و الانم کسی خبر نداره ولی میخوادبه مادرشوهرش بگه به بقیه بگن تااینکه سوال نکنن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز