ی ساعت و نیم فاصله داریم
ساعت ۵ رسید شهر ما رفتم نشستم تو ماشینش
اولش خجالت کشید خیلی نگام نکرد
بعدش ی کم بهتر شد
آب میوه گرفت با هم خوردیم
ظاهرشم متوسط بود
خیلی احتراممو داشت از این رفتارش خوشم اومد
هیز نبود اصن
خلاصه کلی صحبت کردیم
بعدش هم خداحافظی کردیم اون رفت شهرشون