اصلا فکر نمیکنم افسردگی باشه چون به محض اینکه یه ذره از خونمون دور میشم حالم خوبه و هیچ مشکلی ندارم ولی کلا خوانوادم آزارم میدن اصلا خونمونو دوست ندارم دلیل های قانع کننده ای هم دارم شرایط خونمون خوب نیست
اما به راحتی گریه میکنم قبلا اینطوری نبودم الان لازمه یکم ناراحت شم تا کلی گریه کنم حالم بد شه قلبم تند بزنه نفس نفس بزنم احساس کنم نفس کشیدن برام سخته نا امید شم و دلم بخواد بخوابم فقط شایدم به نظر من یکم ناراحتیه ولسه بقیه بیشتر باشه تو دوستام و در ارتباط با بقیه همیشه شادم خوشحالم ولی تو خونمون اصلا نمیتونم احساس خوشحالی داشته باشم مگر برم تو گوشی یا کسی نباشه یه بار یه نفر بهم گفت افسردگی داری اصلا فکرشم نمیکنم چون شاید فقط چند تا عامل هستن که در مقابلشون اینطوری میشم بقیه وقتا خوب و اوکیم
به نظرتون راست میگفته؟