امروز رفتم ظرف روحی بخرم با مامانم و دختر خالم
اینا حرف های دختر خالمه:
از اول که رفتیم همش یه شاگردی بود نگامون میکرد قرار بود ظرف روحی بخریم اومدم بشمارمشون چون زیاد گرفتیم بعد مسره گفت که بزار صندلی بدم بهم درحالی به بقیه ندار بین این همه آدم چرا من.
بعد دستامون کثیف شد و فقط به من گفت بیا اینجا دستاتو بشور و به بقیه نگفت چرا فقط به منن؟؟
اونوقت با ماشین حساب داشتم حساب میکردم ببینم چقدر میشه گوشی منو گرفت و گفت که بزار حساب کنم چرا گوشی بقیه رو نگرفت و فقط من؟؟🤣🤣🤣